بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه در ادامه برای استفاده شما ارایه شده ، قسمت اول از متن پایان نامه تحلیلی در خصوص پاتوژنز موربیلی ویروسها می باشد که در سال 1373 تهیه گردیده است.
بطور خلاصه این گروه از ویروسها در پزشکی ودامپزشکی اهمیت ویژه ای داشته و شناخت پاتوژنزآنها در کنترل ومبارزه با آنها ضروری می باشد. اعضا این گروه عبارتند از:
Morbillivirus | |
---|---|
Virus classification | |
Group: | Group V ((-)ssRNA) |
Order: | Mononegavirales |
Family: | Paramyxoviridae |
Genus: | Morbillivirus |
Type species | |
Measles virus | |
Species | |
Canine distemper virus |
Morbillivirus is a genus belonging to the Paramyxoviridae family of viruses in the order
Mononegavirales. Many members of the genus cause diseases, such as rinderpest and measles, and are highly infectious.
منبع:http://en.wikipedia.org/wiki/Morbillivirus
این پایان نامه در هشت فصل تهیه گردیده است وجا دارد که از زحمات استاد فرزانه جناب آقای دکتر کیوانفر تشکرنمایم:
بسمالله الرحمن الرحیم
اَلا بِذکْرِاللَّه تَطْمَئِن القُلوب
دانشگاه تهران
دانشکده دامپزشکى
سال تحصیلى : 74-1373شماره پایاننامه : 2356
پایان نامه :
براى دریافت درجه دکتراى دامپزشکى از دانشگاه تهران
موضوع :
تحلیلى بر موربیلىویروسها از دید پاتوژنز
نگارش :
مهدى ابراهیمى جعفرى
هیئت داوران :
جناب آقاى دکتر هادى کیوانفر دانشیار دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران
(استاد راهنما و رئیس هیئت داوران)
جناب آقاى دکتر رضا نقشینه استاد دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران (داور)
جناب آقاى دکتر محمدقلى نادعلیان دانشیار دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران (داور)
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول - موربیلى ویروسها 5
الف - آشنایى کلى با موربیلى ویروسها 6
1 - اعضاء خانواده پارامیکسوویریده 6
2 - خصوصیات موربیلى ویروسها 8
3 - سازمان ژنى 10
4 - ساختمان و عملکرد پروتئینهاى ساختمانى 12
ب - تکثیر موربیلى ویروسها 19
الف: اتصال، نفوذ و بدون پوشش شدن ویروس 21
ب - نسخهبردارى، ترجمه و تکثیر RNA 22
ج - بلوغ 23
فصل دوم - همهگیرى شناسى 24
1 - سرخک 25
2 - بیمارى سگهاى جوان 27
3 - بیمارى دیستمپر فکها 28
4 - طاعون گاوى 29
5 - طاعون نشخوار کنندگان کوچک 32
فصل سوم - علائم بیمارى حاصل از موربیلى ویروسها 33
الف - علائم ماکروسکوپیک 34
1 - بیمارى سرخک 34
2 - بیمارى سگهاى جوان 37
3 - بیمارى دیستمپر فکها 39
4 - طاعون گاوى 39
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 41
ب - ضایعات میکروسکوپیک 42
فصل چهارم - مکانیسمهاى دفاعى و بیماریزایى 45
الف - ایمنى غیراختصاصى 46
عوامل ژنتیک و گونهاى 46
عامل سن 47
عوامل محیطى 47
عوامل تشریحى (آناتومیک) 48
انترفرونها و سایر عوامل هومورال 48
پاسخ آماسى 49
فاگوستیوز 50
عوامل متابولیک 51
ب - ایمنى اختصاصى یا اکتسابى 51
1 - ایمنى اختصاصى غیرفعال 51
2 - ایمنى اختصاصى فعال 51
ایمنى هومورال 51
ایمنى یاختهاى 53
ج - خاطره ایمنولوژیک و واکسیناسیون 58
د - تأثیر موربیلى ویروسها برسیستم ایمنى 59
فصل پنجم - پاتوژنز 61
1 - سرخک 64
2 - بیمارى سگهاى جوان 68
3 - بیمارى دیستمپر فکها 71
4 - طاعون گاوى 71
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 72
فصل ششم - تشخیص 73
1 - سرخک 74
2 - بیمارى سگهاى جوان 74
3 - طاعون گاوى 75
فصل هفتم - پیشگیرى، کنترل و درمان 77
1 - سرخک 78
2 - بیمارى سگهاى جوان 79
3 - بیمارى دیسمپر فکها 80
3 - طاعون گاوى 80
4 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 82
فصل هشتم - نتیجه و بحث 83
خلاصه فارسى 86
خلاصه انگلیسى 88
منابع 90
مقدمه
سپاس بى پایان جهان آفرینى را سزاست که هستى را پر از اسرار قرار داده و محصول آنرا موجودى اسرارآمیزتر به نام انسان و درود فراوان بر ستودهترین فرزند آدم محمد (صلى الله علیه و اله و سلم) و اهلبیت پرفضیلت او.
در مورد بیماری هاى مختلف آنچه که موردنظر اطرافیان و فرد بیمار و یا صاحب دام مىباشد پیشبینى بیمارى است و توجه پزشک و دامپزشک، هم به تشخیص و هم به پیشبینى است. براى ارائه یک قضاوت منطقى و مستدل در مورد کنترل، پیشگیرى و درمان بیمارى، دانستن سیر بیماریزایى عفونت لازم است. طبق تعریف سلسله رویدادهایى که از بدو پیدایش ضایعه تا توسعه کامل آن رخ مىدهند را سیر بیماریزایى یا پاتوژنز مىنامند. به عبارت دیگر سیر بیماریزایى همان نحوه وقوع اختلالات یا سیر مرحله به مرحله وضعیت طبیعى به سمت وضعیت غیرطبیعى از نظر فعالیتى و شکل ظاهرى مىباشد.(3)
در میان عوامل بیماریزاى عفونى، جنس موربیلى ویروس از نظر بیماری هاى انسانى و حیوانى اهمیت فراوان دارد. شناسایى بیماری هاى ایجاد شده به وسیله آنها به گذشته دور برمىگردد و مطالعات اخیر مطالب جالبى را در مورد پاتوژنز آنها مشخص کرده است. بیماری هاى ایجاد شده به وسیله اعضاء این گروه عبارتند از: سرخک در انسان، طاعون در نشخوارکنندگان بزرگ و کوچک، بیمارى دیستمپر در سگسانان و برخى جوندگان، و نوعى که اخیراً شناخته شده در بعضى پستانداران آبزىد. عوامل این بیماری ها مانند سایر ویروسهاى بیماریزا باید به بدن - به مبحث ایمنولوژى مراجعه شود.
میزبان وارد شده و با سلولهاى حساس تماس حاصل نمایند. سپس در آن سلولها تکثیر یافته و موجب آسیب سلولى گردند.
سرخک بیمارى عفونى حاد و خطرناکى است که اولین بار به وسیله دانشمند مسلمان ایرانى زکریاى رازى بطور مستدل مورد بحث قرار گرفته است (2، 52). با وجود کاهش چشمگیر این بیمارى در کشورهایى که اقدام به واکسیناسیون وسیع واجبارى آن کردهاند همچنان در اغلب کشورهاى جهان یکى از علل مرگ و میر کودکان مىباشد.
طبق برآورد سازمان بهداشت جهانى در سال 1980، 5/2 میلیون نفر (هر 5 دقیقه یک نفر) و تا سال 1989 هر سال 5/1 میلیون کودک در اثر ابتلاء به سرخک جان خود را از دست دادهاند (44).
دیستمپر بیمارى حاد، واگیردار و خطرناک سگها در سراسر دنیا مىباشد. عامل بیمارى معمولاً در حیوانات جوان 3 تا 6 ماههاى که ایمنیت انتقالى مادریشان رو به پایان است بیماریزا است. واگیرى بیمارى تا 70% و تلفات آن بسته به سویه تا 90% است. مبتلایان و تلف شدگان از این بیمارى به تنهایى بیش از مجموع سایر بیماری هاى ویروسى سگ مىباشند (27).
از موارد قابل توجه آن است که همانند پان آنسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد ناشى از سرخک در انسان (SSPE) آنسفالیت مزمن ناشى از دمیلینه شدن (ODE) در سگهایى که سابقه ابتلاء درمانگاهى به دیستمپر را داشته و یا نداشتهاند شرح داده شده است (25).
طاعون گاوى بیمارى است حاد و کشنده که زوج سمان اهلى و وحشى به ویژه گاو و گاومیش به آن حساس مىباشند، منشأ بیمارى آسیا بوده و بروز شکل همهگیر بیمارى به صورت آفتى براى گاو و گاومیش در مناطق غیربومى سابقه طولانى دارد و به دلیل اهمیت بیمارى است که گفته مىشود. انگیزه اصلى مطرح شدن دامپزشکى (چه از نظر علمى و چه از نظر خدماتى) ج به شکل کنونىج در تمامى دنیا مبارزه با این بیمارى خساراتزاى بىدرمان بوده است. براساس تمام مدارک و شواهد موجود بیمارى طاعون گاوى در کشور ما بومى نبوده ولى موارد شیوع و همه گیرى آن سابقه طولانى داشته است و اولین موردى که گزارش مدونى از آن در دست است سال 1295 مىباشد (4).
طاعون نشخوارکنندگان کوچک بیمارى مهم و کشندهاى است که تلفات آن در بز و گوسفند 60 تا 90 درصد مىباشد. این بیمارى توانایى آلوده سازى گاو را به شکل تحت درمانگاهى دارد. سابقه این بیمارى به 1942 میلادى برمىگردد و هماکنون اختصاصى به افریقاى غربى داشته و بعضاً در نقاطى چون، شبه جزیره عربستان (25، 29) و هندوستان دیده مىشود (20).
در 1988 میلادى یک واگیرى شدید در بین فکهاى دریاى شمال و بالتیک در اروپا دیده شد، براساس نتایج بررسی هاى پاتولوژى و منوکلونال آنتىبادى پروتئینهاىCDV ,RPV(25) و سایر آزمایشات ایمنولوژى، میکروسکوپ الکترونى و آلودهسازى تجربى سگهاىSPF مشخص شد که عامل بیمارى باید یک موربیلى ویروس جدید بوده باشد (14، 41، 48) تعداد تلفات حاصله در این واگیرى حدود 18000 فک برده است. همچنین صدها دلفین در دریاى مدیترانه و تعدادى Porpoise (نوعى فک بزرگ) هم به عاملى مشابه دیستمر مبتلا شدهاند (11 و 26 و 41) غیر از همهگیری هاى وسیع و تلفات بسیار زیاد ناشى از موربیلى ویروسها، نکته قابل توجه دیگرى که در این جنس به چشم مىخورد تشابه ساختمان، خصوصیات آنتىژنى و نهایتاً سیر بیماریزایى در آنها است. اغلب درگیرى با هر یک از اعضاء این جنس موجب ایجاد ایمنیت نسبى در مقابل سایرین مىشود). به مبحث واکسیناسیون مراجعه شود.(
با توجه به جایگاه ویژه موربیلى ویروسها در پزشکى و دامپزشکى و اهمیت تحقیقات جدید بر روى آنها از فروردین ماه سال 72 تصمیم به جمعآورى آخرین اطلاعات در این زمینه گرفتم. در این پایاننامه سعى بر آن بوده که بیماری هاى حاصل از موربیلى ویروسها با تأکید بر پاتوژنز بررسى شود و از حاشیه پردازى تا حد امکان پرهیز به عمل آمده است. مثلاً در رابطه با تاریخچه، اپیدمیولوژى، تشخیص و کنترل چکیدهاى از مطالب با اهمیت جمعآورى شده و براى کسب اطلاعات بیشتر منابعى معرفى گردیده است که علاقهمندان مىتوانند به آنها مراجعه کنند. امید است که مورد استفاده دانشجویان و دانش پژوهان محترم واقع گردد.
فرصت را غنیمت شمرده در پایان از زحمات کلیه اساتید کوشا و محترمى که تاکنون افتخار شاگردیشان را داشتهام، به ویژه استادگرامى جناب آقاى دکتر کیوانفر که بذل محبت فرموده و در تدوین این پایان نامه راهنما و مشوقم بودهاند و همچنین اعضاء محترم هیئت داوران نهایت تشکر را دارم.
و منا... توفیق
22/3/73
مهدى ابراهیمى جعفرى
بسم الله الرحمن الرحیم
فصل چهارم
مکانیسمهاى دفاعى و بیماریزایى
الف - ایمنى غیراختصاصى
عوامل ژنتیک و گونهاى
عامل سن
عوامل محیطى
عوامل تشریحى (آناتومیک)
انترفرونها و سایر عوامل هومورال
پاسخ آماسى
فاگوستیوز
عوامل متابولیک
ب - ایمنى اختصاصى
1 - ایمنى اختصاصى غیرفعال
2 - ایمنى اختصاصى فعال
ایمنى هومورال
ایمنى یاختهاى
ج - خاطره ایمنولوژیک و واکسیناسیون
د - تأثیر موربیلى ویروسها برسیستم ایمنى
همانطور که مىدانیم دستگاه ایمنى از لحاظ عملکرد به دو صورت غیراختصاصى (ایمنى طبیعى) و اختصاصى (اکتسابى) فعالیت مىنماید و در صورت شکسته شدن ایمنى طبیعى که به عنوان اولین خط دفاعى بدن مىباشد، سیستم ایمنى اختصاصى وارد عمل مىگردد. این سیستم موجب ایجاد واکنشى اختصاصى در برابر موربیلى ویروسها مىگردد. همچنین این سیستم مىتواند عامل بیماریزاى مذکور را به خاطر آورده و از بروز مجدد بیمارى توسط آنها ممانعت به عمل آورد، بنابراین متعاقب عفونتهاى موربیلى ویروسى یک ایمنى مادامالعمر ایجاد مىشود.
سیستمهاى ایمنى طبیعى و اکتسابى شامل ملکولها و سلولهاى مختلفى هستند که در سراسر بدن پراکنده مىباشند (6) و نظر به اهمیتى که در مصونیت و بیماریزایى موربیلى ویروسها دارند در اینجا ابتدا به تشریح عملکردهاى ایمنى و سپس اثرات بیماریزایى موربیلى ویروسها براین سیستم مىپردازیم:
الف - ایمنى غیراختصاصى
عوامل ژنتیکى و گونهاى
کلیه پاسخهاى ایمنى تحت سیطره ژنتیک است. تفاوتهاى ارثى که بین جانداران مختلف وجود دارد موجب مىشود که عده زیادى از جانداران نسبت به موربیلى ویروسها حساس نبوده و بیماریزایى آنها در طیف محدودى خلاصه گردد. حتى گونههاى مختلف موربیلى ویروس هم توانایى رشد و تکثیر در همه جانداران را ندارند مثلاً طاعون گاوى در نشخوارکنندگان بیمارى ایجاد مىکند ولى در انسان و اسب تأثیرى ندارد و برعکس سرخک در انسان بیماریزاست ولى براى نشخوارکنندگان غیربیماریزا مىباشد.
دلیل وجود میزبان اختصاصى و عدم وقوع بیمارى در سایرین مىتواند مربوط به وجود عوامل ممانعت کننده در بدن، عدم وجود یا وجود متابولیتهاى لازم براى ویروس، نقش گیرنده اختصاصى در شروع عفونت، انتخاب طبیعى و سایر عوامل مشابه باشد. مثلاً ساکنان دریاى جنوب (قسمت جنوبى اقیانوس کبیر) طى قرون متمادى از بقیه دنیا جدا بودند و وقتى سرخک توسط مهاجران در بین آنها شیوع پیدا کرد کشتار وحشتناکى ایجاد کرد و 25% افراد جزیره تلف شدند. همچنین طاعون گاوى براى گاوهاى آفریقا که در آنجا بومى است کمتر از گاوهاى اروپایى حدت دارد و این امر نیز به نظر مىرسد نتیجه انتخاب طبیعى باشد، چنانکه وقتى در سال 1890 وارد قاره آفریقا شد 95% از گلههاى آلوده را تلف کرد (2، 30، 59).
عامل سن
نقش سن در عفونتهاى ناشى از موربیلى ویروس تنها در زمینه ایمنى مادرى اهمیت دارد. معمولاً مادران در اثر مواجه شدن با بیمارى یا واکسیناسیون واجد پادتن مىباشند و مىتوانند از طریق جفت یا آغوز آنرا به فرزندان انتقال دهند و تا زمانى که شیرخوارى ادامه دارد، ایمینیت نسبى نیز وجود خواهد داشت.
غیر از نکته فوق بطورکلى افراد خیلى جوان و خیلى پیر داراى نقصان فعالیت دستگاه ایمنى هستند (2).
عوامل محیطى
استرسهاى مختلف محیطى مانند سوءتغذیه، دماى نامناسب، محیط ناآرام، تراکم زیاد و... مىتوانند باعث کاهش فعالیت دفاعى بدن گردند. همانند سایر بیمارىهاى عفونى، بیمارىهاى حاصل از موربیلى ویروسها در جوامع فقیر و دچار سوءتغذیه بیشتر است. کودکان دچار کمبود پروتئین (بیمارى کواشیورکور) بطور غیرعادى نسبت به سرخک حساس هستند و همچنین تلفات سرخک در کشورهاى در حال توسعه نواحى گرمسیریى آفریقا و امریکاى جنوبى تا چند صد برابر اروپا و آمریکاى شمالى است و تا 10% مبتلایان جان خود را از دست مىدهند، در حال قحطى این تلفات تا 50% مىسد. در مقابل دیده شده کودکان آسیایى دچار سوءتغذیه مبتلا به عفونت جدى ناشى از سرخک نشدهاند (59).
مطالعات اخیر تأثیر کاهش ویتامین ا در تشدید عوارض سرخک را نشان داده و مشخص گردیده که در گروه شاهد که به وسیله ویتامین ا درمان شدهاند عوارض و تلفات به میزان چشمگیرى کاهش یافته است (31، 39). دماى نامناسب نیز باعث افزایش شیوع و عوارض بیمارى مىشود و مثلاً بیشترین رویداد سرخک در اواخر زمستان و اوائل بهار دیده مىشود (10).
عوامل تشریحى
انواع سدهاى دفاعى فیزیکى و بیوشیمیایى نواحى مختلف بدن را در مقابل عومل عفونتزا محافظت مىکنند.
مثلاً اغلب عوامل عفونتزا نمىتوانند از طریق پوست و مخاطات سالم به داخل نفوذ کنند. این سدهاى دفاعى در بیمارىهاى حاصل از موربیلى ویروسها که غالباً باعث تخریب آنها و ورود میکروبهاى فرصتطلب و ایجاد عفونتهاى ثانویه مىشوند واجد اهمیت است (6).
انترفرونها
انترفرونها گروهى از پروتئینها هستند که در عفونتهاى ویروسى اهمیت دارند. دستهاى از انترفرونها توسط سلولهاى آلوده به ویروس تولید مىشوند. گروه دیگر توسط دسته خاصى از لنفوسیتهاى ت فعال شده، تولید مىگردند. انتروفرونها در سلولهاى غیرآلوده باعث یک حالت مقاومت نسبت به ویروسها مىشوند، انترفرونها همچنین اثرات متعددى روى متابولیسم پروتئینها در این سلولها داشته و بر کیفیت پاسخ این سلولها به لنفوسیتها و سلولهاى کشنده طبیعى تأثیر مىگذارند. انترفرونها در مراحل اولیه عفونت تولید شده و خط اول دفاع در برابر عفونت ویروسى مىباشند (6، 8). در جریان 12-48 ساعت پس از آنکه عیار ویروسى به حداکثر مىرسد، انترفرون به مقدار زیاد در حیوانات عفونى یا بیمار تولید مىشود و از این پس سریعاً از تولید ویروسى کاسته مىشود و این در حالى است که پادتنها تا چند روز پس از کاهش تولید ویروسى ظاهر نمىشوند. اصولاً انتروفرونها اختصاصى میزبان بوده، براى ویروس خاصى ویژگى نداشته و مانع از تکثیر ویروسها مىشوند (2). همزمان با دوره نقاهت در سرخک تیتر انترفرون به سرعت کاهش مىیابد (52).
سایر عوامل هومورال
همچنین علاوه بر انترفرون خون واجد تعدادى از پادتنها طبیعى، کمپلمان و تعدادى از عوامل محافظت کننده مانند پروپردین، انواعى از موکوپروتئینها و ترکیبات شبیه لستین مىباشد که ضمن نابودى ویروس بیماریزا مىتواند از اتصال آنها به یاختههاى حساس ممانعت کنند (2، 8).
پاسخ آماسى
سه پدیده عمدهاى که در جریان پاسخ آماسى رخ مىدهند عبارتند از:
1 - افزایش جریان خون به ناحیه عفونت
2 - افزایش نفوذپذیرى مویرگها که به سبب انقباض سلولهاى آندوتلیال ایجاد مىشود. ملکولهائى که در اینحالت مىتوانند از اندوتلیوم مویرگها عبور کنند، بسیار بزرگتر از ملکولهائى مىباشند که در حالت عادى توانایى عبور از جدار مویرگها را دارند. بنابراین واسطههاى محلول سیستم ایمنى به سهولت مىتوانند خود را به محل عفونت برسانند.
3 - لوکوسیتها و به خصوص نوتروفیلهاى پلىمرف و به میزان کمتر ماکروفاژها از مویرگها به داخل بافت اطراف مهاجرت مىکنند. این سلولها هنگامىکه وارد بافت شدند تحت روندى که کموتاکسى نامیده مىشود بطرف موضع عفونت کشیده مىشوند. این سه پدیده به همراه یکدیگر سبب بروز پاسخ آماسى و التهاب مىشوند (6).
وقتى تهاجم عمومى شود و ویروس وارد خون گردد گرچه آماس و سایر عواملى که در بالا توضیح داده شد نتوانستهاند عفونت را محدود نگه دارند ولى باز هم پاسخ آماسى فعال است، بدین ترتیب که تب ظاهر مىشود و یکى از مکانیسمهاى ایجاد تب آزاد شدن مواد تبزاى داخلى از لکوسیتها مىباشد (2).
فاگوسیتوز
هنگامىکه فاگوسیتها وارد محل التهاب مىشوند باید ابتدا عوامل عفونتزا را شناسایى کنند، پذیرندههایى که روى سطح این فاگوسیتها وجود دارند به آنها این توانایى را مىدهند، بطور غیراختصاصى انواع مختلفى از میکروارگانیسمها متصل شوند. اگر میکروارگانیسم از قبل به وسیله کمپلمان (جزء ح3آ ) یا آنتىبادى مشهى0د شده باشد. این اتصال به میزان زیادى تسهیل مىشود ژرخررژزپ -
(2، 6).
گذشتهازعوامل فوقمىتوان بهبعضىاز عوامل متابولیک مانندهمورمونهاى استروئیدى (2) و خصوصیات عامل بیماریزا نیز اشاره کرد که در این مورد در آینده مطالب بیشترى ارائه مىگردد.
ب - ایمنى اختصاصى یا اکتسابى
عفونت با موربیلى ویروسها موجب ایجاد ایمنى اختصاصى برعلیه آنها مىشود و بر دو نوع است:
1 - ایمنى اختصاصى غیرفعال: پادتنهایى که در جریان ایمنى ایجاد شدهاند مىتوانند با تزریق سرم از فرد ایمن به فرد غیرایمن انتقال داده شوند که این مطلب در زمینه سرخک جهت پیشگیرى یا تخفیف عوارض بیمارى در اوائل دوره کمون به وسیله گاماگلوبولین انسانى عملى است (10). نوع دیگر ایمنى غیرفعال انتقال پادتنها از جفت یا به وسیله آغوز به نوزاد مىباشد و اهمیت آن به قدرى است که تا نوزاد از شیر مادر ایمن استفاده مىکند به بیمارى مبتلا نمىشود. فردى که بطور غیرفعال ایمن مىشود واجد ایمنى موقت و فورى مىگردد و پس از مدتى پادتنها بطور کلى دفع مىگردند (2).
2 - ایمنى اختصاصى فعال: این نوع ایمنى اغلب متعاقب عفونت و یا واکسیناسیون ظاهر مىگردد و منجر به تولید پادتن و یاختههاى ایمن مىگردد. این نوع ایمنى با دو مکانیسم هومورال و با واسطه یاخته ایجاد مىگردد:
ایمنى هومورال
پادتنها به وسیله برخى از عوامل لمفوئیدى (لمفوسیتهاى ا و پلاسموسیتها) ساخته مىشوند. این مواد ممکن است وابسته به یاخته باشند و یا به خارج ترشح شوند. پادتنها با مواد ایمنىزا یا پادگن که باعث ایجاد آنها شدهاند مىتوانند واکنش نشان دهند. غیر از پادتنها، سایر عوامل هومورال نیز ممکن است دخالت داشته باشند که بهترین مثال در این مورد دستگاه عامل مکمل است که در آن عوامل مختلف محلول یا وابسته به یاخته دست به کار هستند (2).
واکنشهاى پادتن - پادگن فوقالعاده اختصاصى است. به عنوان مثال، آنتىبادىهایى که برضد ویروس سرخک ساخته مىشوند تنها مىتوانند به این ویروس باند شده و تنها علیه سرخک ایمنى ایجاد نمایند. البته گاهى آنتىژنها داراى اپىتوپهایى هستند که شبیه آن در آنتىژنهاى دیگر وجود دارد. وقتى دو میکروارگانیسم علاوه بر شاخصهاى آنتىژنى اختصاصى خود، داراى شاخصهاى مشترک نیز باشند، ایجاد واکنش ایمنى و پیدایش مصونیت در بدن برضد یکى از آ نها سبب پیدایش واکنش ایمنى برضد میکروارگانیسم دیگر نیز مىگردد که به آن ایمنى متقاطع مىگویند. در ایمنى متقاطع میل ترکیبى اتصال آنتىژن به آنتىبادى غیرویژه، بسیار کمتر از میل ترکیبى آن با آنتىژن اختصاصى است.
مطالعات انجام شده در واکنشهاى متقاطع مؤید براین است که آنتىبادى بیشتر قادر به شناخت شکل سه بعدى شاخصهاى آنتىژنى است تا خواص بیوشیمیایى نظیر شارژیونها (8).
دیده شده که به دلیل قرابت آنتىژنى و بیش از همه پروتئین امتزاجى (F) بین موربیلى ویروسها واکسنهاى بعضى از آنها سبب جلوگیرى از بیمارى دیگر شده است، مثلاً بروز طاعون گاوى موجب ایمن شدن سگ گله نسبت به دیستمپر مىشود و نیز واکسن سرخک موجب ایمن شدن سگ نسبت به دیستمپر مىگردد (7، 57). مبتلایان به سرخک آنتىبادىهایى را تولید مىکنند که با ویروس دیستمپر واکنش مىدهد و بالعکس (10). از طرفى ویروس دیستمپر سگ مىتواند فکها را نسبت به دیستمپر فکها ایمن نماید (14، 48). و یا واکسیناسیون گوسفند و بز با واکسن طاعون گاوى سبب مصنونیت آنها در برابر طاعون نشخوارکنندگان کوچک مىشود (29).
پادتنها تنها قادرند مستقیماً به ویروسهاى خارج سلولى متصل شوند. فعالیت آنتىبادىهاى IgGا وIgMا در محدوده پلاسما مىباشد. در ضمن آنتىبادى به همراه سیستم کمپلمان ((C1-C9)) قادر است سلولهاى واجد آنتىژن ویروسى را تخریب کند. آنتىبادىها همچنین توانایى تخریب ویروسهاى غشاء دار را داشته و مىتوانند به سلولهاى کشنده براى از بین بردن سلول آلوده به ویروس کمک کنند (6، 8).
ایمنى یاختهاى
واکنش ایمنى وابسته به یاختهؤد (سلولهاى T سیتوتوکسیک و سلولهاى سیتوتوکسیک وابسته به آنتىبادى) نیز بالقوه قادر است آنتىژنهایى که در سطح جسم ویروسى و یا در سطح غشاء سلول آلوده ظاهر مىشوند را مورد هدف قرار دهند (6).
بعضى از کودکان قادر نیستند که آنتىبادىهاى خنثى کننده ویروس را تولید نمایند، زیرا آنها از ناتوانىهاى مادرزادى رنج مىبرند و قادر به سنتز مقدار کافى گاماگلوبولین نمىباشند. این کودکان از بیماریهایى مثل سرخک به روش معمولى بهبود مىیابند. کودکان فوق مقاومت خود را در برابر عفونتهاى ویروسى به واکنش ایمنى یاختهاى مدیون هستند که در آن لنفوسیتها و ماکروفاژها به بافتهاى حساس شده نشت کرده و واکنش التهابى را تولید مىنمایند. (واکنش حساسیت شدید تأخیرى) (10).
پاسخ ایمنى در مقابل آنتىژنهاى موربیلى ویروسها که به داخل سلول نفوذ کردهاند تقریباً به طور کامل وابسته به سلولهاى ت مىباشد (15). حتى پاسخ آنتىبادى نیازمند کمک سلولهاى T مىباشد و از این رو اختلال در فعالیت این سلولها فرد را مستعد ابتلاء به عفونتهاى ویروسى مىکند (6، 8).
تعداد کمى از سلولهاى T (یک به ازاى یک صدهزار سلول T ) نسبت به یک شاخص آنتىژنى از خود واکنش نشان مىدهند که به نام سلولهاى مؤثر معروف هستند و در ایجاد واکنشهاى مختلف ایمنى با واسطه یاخته نقش دارند. نوع دیگر سلولهاى T ، سلولهاى تنظیم کننده مىباشند که بلوغ لمفوسیتهاى مؤثر T (و B) را کنترل مىکنند. (Th ،Ts) (2، 8).
همانگونه که قبلاً بیان گردید در ایمنى بدن نسبت به ویروسهاى داخل سلولى نظیر موربیلى ویروسها، بیشتر لمفوسیتهایى شرکت دارند که از تیموس جدا مىشوند و دو دستهاند: 1 - آنهایى که در کشتن سلولهاى آلوده به ویروس شرکت دارندسذ. 2 - آنهایى که در ازدیاد حساسیت تأخیرى شرکت مىکنند. که هر دو نوع آنها جزء لمفوسیتهاى مؤثر مىباشند.
1 - لمفوسیتهاى کشنده سلول: در اغلب بیمارىهاى ویروسى نظیر سرخک و سرخجه این دسته از لمفوسیتها نقش مهمى در ایمنى بدن ایفا مىکنند. اهمیت آنها در کودکانى که نقص اولیه لمفوسیت ت دارند مشخص مىشود. این کودکان قادر به مقابله با این ویروسها نیستند (برعکس کسانى که نقص در ایمنوگلوبولینها داشتند و قبلاً توضیح داده شد). ایمنى حاصل اختصاصى است (البته راکسیونهاى متقاطع را نباید فراموش کرد).
سلولهاى T تنها زمانى به یک آنتىژن پاسخ مىدهند که آنتىژن مربوطه همراه با فراوردههاى MHC(HLA) به آن معرفى شود. سلولهاى Tc (سیتوتوکسیک) که واجد گلیکوپروتئینهاى +CD8 +CD3 مىباشند آنتىژنهاى ویروسى را همراه فراوردههاى کلاسI و سلولهاى Th (کمک کننده) که واجد +CD4 ,+CD3 مىباشند آنتىژنهاى محلول همراه با فراوردههاى کلاس II MHC را شناسایى مىکنند (8، 17) فعال شدن سلولهاى T کمک کننده نشان دهنده شروع یک پاسخ ایمنى مؤثر و پایان موفقیتآمیز عمل عرضه آنتىژن توسط APC مىباشد. سپس لمفوسیتها با همکارى لمفوکینها، پذیرنده جدید کسب کرده، بزرگ مىشوند و از لحاظ متابولیک فعالتر مىگردند و این امر مقدمه میتوز و گسترش کلونى آنها مىباشد (6).
وقتى ویروس وارد سلولى مىشود، در سطح سلولى آنتىژن جدیدى ایجاد مىگردد که لمفوسیت ت حساس شده با دارا بودن گیرنده خاصى در سطح خود مىتواند این آنتىژن را شناسایى کند. معتقدند که لمفوسیتهاى T به علت دارا بودن آنتىژنهاى سازگارى بافتى (MHC) ، متفاوت از آنچه که در سطح سلول آلوده به ویروس است به سلول چسبیده و مرگ آنرا موجب مىشود. در حقیقت لمفوسیت T بایستى قادر به شناسایى موارد زیر باشد:
الف - مجموعه آنتىژنهاى سازگارى بافتى و آنتىژنهاى ویروسى
ب - آنتىژنهاى سازگارى بافتى دگرگون شده توسط ویروس در سطح سلول آلوده.
ج - آنتىژنهاى سازگارى بافتى ویروس و خودى.
اگر حمله مستقیم به سلول آلوده قبل از دوبارهسازى (رپلیکیشن) کامل ویروس صورت بگیرد از گسترش آلودگى به نحو قابل ملاحظهاى جلوگیرى مىشود در غیراینصورت ویروس از دو راه به قسمتهاى دیگر گسترش مىیابد.
اول: رها شدن ذراتى از آنتىژنهاى ویروسى سطح سلول که داراى قابلیت ایجاد بیمارى هستند. آنتىبادىها در این مرحله مىتوانند از انتشار آنها جلوگیرى نمایند.
دوم: انتقال ویروس از سلول آلوده به سلول سالم از طریق ارتباط درون سلولى.
آنتى بادىها در این مرحله نقشى ندارند ولى ایمنى سلولى به مهار آن قادر مىباشد. در اثر فعل و انفعالاتى که بین لمفوسیتهاى Tc با پادتنهاى ویروسى انجام مىشود فاکتورهاى جاذب آزاد مىشوند که این فاکتورها مىتونند ماکروفاژها را به محل کشانده و تجمع آنها مىتواند در ایجاد پل ارتباطى بین دو سلول اختلال ایجاد کند. بعضى از لمفوکائینها نظیر فاکتور فعال کننده ماکروفاژ نیز مىتوانند در این عمل نقشى مؤثر داشته باشند (8).
2 - لمفوسیتهاى شرکت کننده در ا زدیاد حساسیت تأخیرى: همگام با پاسخ ایمنى سلولى با شرکت لمفوسیتهاى Tc ، ازدیاد حساسیتى از نوع تأخیرى نسبت به ویروس ایجاد مىشود که در آن لمفوسیتهاى حساس شده یا لمفوسیتهاى TDH شرکت دارند.
عدم ابتلاء به عفونتهاى شایع ویروسى بطور مکرر در افرادى که به تولید آنتىبادى قادر هستند یا پاسخ ایمنى سلولى مناسبى دارند اهمیت هر یک از دو مکانیسم دفاع اکتسابى را به خوبى مشخص مىکند؛ مثلاً بیماران مبتلا به کمبود ایمنوگلوبولین نسبت به سرخک به خوبى پاسخ مىدهند زیرا پاسخهاى اولیه ازدیاد حساسیت تأخیرى در آنها طبیعى است و این به دلیل خوب عمل کردن سیستم لمفاوى آنهاست که ایمنى با مداخله سلولى نیز جزو آن محسوب مىشود. بنابراین عدم قابلیت پاسخ ازدیاد حساسیت تأخیرى مىتواند همراه با عدم قابلیت بدن در بروز پاسخ ایمنى سلولى باشد (8).
سلولهاى TDH پس از فعال شدن، تعدادى لمفوکین (انتروکین) آزاد مىکنند که در لوکالیزاسیون و فعال کردن ماکروفاژها در محل واکنش اهمیت دارند. از بین این لمفوکینها، فاکتور فعال کننده ماکروفاژر و فاکتور ممانعت کننده از مهاجرت ماکروفاژدر ایجاد واکنشهاى ازدیاد حساسیت تأخیرى اهمیت به خصوصى دارند.
فعالیت فاکتور فعال کننده ماکروفاژ عمدتاً توسط انترفرون گاما برقرار مىشود و در تشدید فعالیت ماکروفاژها و تحریک انهدام ارگانیسمهاى داخل سلولى اهمیت دارد، این فاکتور همچنین باعث ظهور ملکولهاى کلاس II بر روى بسیارى از سلولهاى بالقوه عرضه کننده آنتىژن بافتها مىگردد (6).
سؤالى که مىتواند مطرح باشد این است که چرا واکنشهاى ازدیاد حساسیت تأخیرى، دیررس است؟ دلیل آن این است که براى ساختن لمفوکاینها و تأثیر آن زمان لازم است (8).
خلاصه مباحث فوق در شکل 1-4 ارائه شده است.
شکل 1-4 : پاسخ سیستم ایمنى به عفونت ویروسى
انسان و حیوانات مبتلا به نقائص ایمنى سلولى مانند لوسمى (59)، ایدز (49)، درمانهاى سرکوب کننده ایمنى و آپلازى تیموس نسبت به موربیلى ویروسها حساس هستند و عفونتهاى حاصل داراى شدت، دوام و تلفات بیشترى مىباشد. به عنوان مثال کودکان مبتلا به آپلازى تیموس دراثر ابتلاء به سرخک فاقد بثورات پوستى (راش) مىباشند و رشد ویروس در دستگاه تنفس کنترل نشده و پیشرونده بوده و به پنومونى کشنده ختم مىگردد. بدین ترتیب دو نقش مهم براى سلولهاى T مشخص مىشود. اول آنکه در کودکان طبیعى، ایمنى وابسته به یاخته، عفونت سرخک را در ورید کنترل مىکند و دیگر آنکه نقش اساسى در ایجاد بثورات پوستى دارد (8، 59).
ج - خاطره ایمنولوژیک و واکسیناسیون
ویژگى و خاطره ایمنولوژیک که دو عنصر کلیدى در پاسخ ایمنى اکتسابى مىباشند، در عمل واکسیناسیون بهکار گرفته مىشوند، چرا که سیستم ایمنى اکتسابى در برخورد ثانوى با آنتىژن پاسخ بسیار قوىتر از پیش ارائه مىدهد.
پاسخ ایمنى ثانویه سریعتر ظاهر مىشود و از پاسخ اولیه مؤثرتر مىباشد (2، 6). بهنظر مىرسد که یاختههاى B و T هر دو در خاطره ایمنى دخالت داشته باشند. چنین تصور مىرود که بعد از ایمن کردن احتمالاً مقدارى از پادگن تزریقى به شکل مجتمع پادگن - پادتن در سطح یاختههاى فولیکولى که در فولیکولهاى اولیه بافت لمفاوى اطرافى قرار گرفته جایگزین مىگردد. این یاختهها پادگن را براى مدتى طولانى در سطح خارجى خود نگه مىدارند و چنین بهنظر مىرسد که این پادگنهاى محبوس سبب تکثیر یاختههاىB خاطرهاى در فولیکولها مىگردند و سرانجام مراکز زایا تشکیل مىشود (2).
عمل واکسیناسیون براین اصل استوار است که یک میکروارگانیسم (یا زهرابه آنرا) طورى تغییر دهیم که بدون از دست دادن خاصیت آنتىژنى خود به صورت بىآزارى درآید. (6) در مورد موربیلى ویروسها بهطور کلى واکسنهاى مصرفى، واکسنهاى زنده تخفیف حدت یافته مىباشند (5، 30، 36، 39). تجربیات نشان داده که براى ایجاد ایمنى مؤثر پروتئین امتزاجى ضرورت دارد و در غیاب آن (واکسنهاى کشته) ایمنى کافى به دست نمىآید (5، 15، 17، 19) درباره دیستمپر در حیوانات مختلف جهت پیشگیرى از عوارض واکسیناسیون واکسنهاى اصلاح شده مصرف مىگردد که به درجات متفاوتى تخفیف حدت پیدا کردهاند (27، 39). در زمینه برنامه واکسیناسیون در مبحث کنترل توضیحات بیشترى داده خواهد شد.
د - تأثیر موربیلى ویروسها بر سیستم ایمنى:
همانطور که قبلاً بیان شد این ویروسها تنها یک نوع آنتىژنى داشته و تضعیف سیستم ایمنى از مهمترین مسائل مؤثر در پاتوژنز آنها مىباشد. در زمینه نقص ایمنى اکتسابى اولین عامل شناخته شده آن ویروس سرخک مىباشد، و شواهد مختلفى براى این مطلب موجود است: دیده شده در مرحله حاد سرخک، طفل واکسینه نمىتواند نسبت به توبرکولین پاسخ دهد. این واکنش در برابر واکسیناسیون با ویروس زنده سرخک هم دیده شده است. همچنین مشاهده گردیده واکسیناسیون کودکان مبتلا به سرخک بر علیه سالمونلا منجر به تولید مقدار محدود پادتن مىگردد. نفروز لیپوئید که غالباً به درمانهاى ایمنوساپرسیو (سرکوب کننده ایمنى) پاسخ مىدهد در طى عفونت سرخک اصلاح مىشود. عفونتهاى ثا نویه متعاقب سرخک و فعالیت مجدد عفونتهاى پنهان مایکوباکتریایى به همراه آلودگى با سرخک مىتواند نتیجه تأثیر عفونت لوکوسیتها و ارگانهاى لمفاوى باشد. درگیرى لوکوسیتها مىتواند در انتشار بیمارى از ریه به نقاط دورتر مانند پانکراس، کبد، غدد لمفاوى و مغز مؤثر باشد (12، 62).
مطالعات بر روى موشهایى که به وسیله سرخک آلوده شده بودند نشان داد که لوکوسیتهاى ریه هدف اولیه ویروس مىباشند (62).
براساس اطلاعات به دست آمده گمان مىرود که پس از تلقیح ویروس به محیط کشت حوادث زیر اتفاق مىافتد: 1 - عفونت لوکوسیتها 2 - آزاد شدن بعضى از فاکتورهاى محلول 3 - تغییرات ساختمانى و عملکردى در نحوه عمل هترودایمر آنتىژن لکوسیتى (LFA-1)ز 4 - اجتماع لوکوسیتها و 5 - انتشار ویروس از یک لوکوسیت به لوکوسیت دیگر.
LFA-1 که بر روى غشاء لوکوسیتها واقع است از دو بخش CD11a و CD18 تشکیل شده و عملکردهاى مختلف و با اهمیتى دارد مانند: اتصال سلولها، عبور لوکوسیتها از میان سلولهاى آندوتلیال، لوکالیزه شدن لوکوسیتهاى فعال در بافتهاى سوماتیک مختلف، القاء واکنشهاى التهابى و القاء پاسخهاى ایمنى هومورال و وابسته به سلول. نشان داده شده است که ویروس سرخک ممکن است بطور مستقیم یا غیرمستقیم تغییراتى در بروز یافتن CD11a/CD18 داشته باشد که این امر موجب افزایش تجمع لوکوسیتها، کاهش ایمنى و سرانجام انتشار ویروس در بدن مىگردد که نقشى کلیدى در پاتوژنز بیمارى دارد (12).
ویروس سرخک مىتواند در شرایط invitro و invivo موجب کاهش عملکرد لمفوسیتها گردد (مانند توانایى تکثیر یا تولید پادتن و فعالیت سلولهاى کشنده طبیعى). مطالعات رژسخسرخ نشان داده کاهش ایمنى به واسطه تأثیر ویروس بر لمفوسیتها مىباشد و در عملکرد مونوسیتها (که موجب تحریک تکثیر لمفوسیت مىشود) اختلالى به وجود نمىآید.
لمفوسیتهاى در حال استراحت و در مرحله G0 (از مراحل چرخه سلول) پس از تحریک به وسیله آنتىژن (و یا میوژن) به شکل فعال تغییر مىیابید، یعنى ابتدا G1 و بعد S که در مرحله بعد به سلول مؤثر تبدیل مىشوند.
بهنظر مىرسد که ویروس سرخک سلولهاى B و T را در مرحله G1 یا S مورد تأثیر قرار مىدهد، چرا که ضمن مهار سنتز DNA تأثیرى بر ظهور آنتىژنهاى سطحى سلولى که در دوره فعالیت است ندارد و تولید لمفوکینها و گیرندههاى انترلوکین 2 در سلولهاى لمفوسیت T عفونى مورد تأثیر قرار نگرفتهاند. البته چنین استنباط مىشود که ظهور گلیکوپروتئینهاى سطحى ویروس سرخک (H,F) بر سطح سلول آلوده علاوه بر واکنش با گیرنده ویروس بر سایر ملکولهاى سطحى که در مجاورت آن مىباشند نیز تأثیر کرد. و بدین ترتیب بطور غیرمستقیم (بدون تأثیر بر عملکرد داخل سلولى) مانع تکثیر لمفوسیتهاى T مىگردند (62).
فصل پنجم
پاتوژنز
1 - سرخک
2 - بیمارى سگهاى جوان
3 - بیمارى دیستمپر فکها
4 - طاعون گاوى
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک
به دلیل شباهتهایى که در مورد پاتوژنز موربیلى ویروسها وجود دارد، ابتدا مطالبى کلى و سپس نکات اختصاصى مربوط به هر یک از اعضاء این جنس بیان مىشود.
آغاز عفونت با موربیلى ویروسها بستگى به زنده ماندن ویریونها در خارج از سلول، نفوذ موفقیت آمیز به سلولهاى حساس و توانایى تکثیر در سلول دارد که سرانجام منجر به بروز بیمارى خواهد شد.
راهیابى ویروس به بدن که نخستین مرحله از پاتوژنز محسوب مىشود عمدتاً از طریق دستگاه تنفس (27، 29، 39، 52) و گاهى از طریق جفت (10) و شاید گوارش (1) مىباشد البته در موارد تجربى خورانیدن ویروس عامل طاعون گاوى از طریق لوله مرى به دامهاى حساس، اکثراً ناموفق بوده است (4).
اتصال ویروس با سلول حساس در پاتوژنز نقش مهمى را به عهده داررد. و مطالب مربوط به این بحث در گذشته بیان گردید. مطالعات انجام شده به وسیله آنتىبادىهاى فلورسانت در بافتها و اندامهاى مختلف مشخص کرده است که پس از آلودگى و تکثیر موضعى که ویروس در اپیتلیوم و ماکروفاژهاى آلوئولى دارد، طى 3-1 روز از طریق جریان خون خود را به سلولهاى تک هستهاى عقدههاى لمفاوى ناحیه و لوزهها مىرساند و تکثیر بیشتر در آنجا انجام مىشود (5، 29، 36، 52) مطالعات اخیر در زمینه ویروس سرخک نشان داده است که درگیر شدن رسپتورهاى سلولهاى سیستم ایمنى و به ویژه مسیر کمپلمان از طریق CD46 مىتواند نقش مهمى در تعضیف سیستم ایمنى (ایمنوسوپرسیون) داشته باشد. (46) یک هفته پیش از بروز اولین نشانههاى بیمارى ویروسهاى متصل به بعضى از سلولهاى خونى خود را به مغز استخوان، طحال، تیموس، عقدههاى لمفاوى گردن و مزانتر، ماکروفاژهاى ناحیه lamina propia در معده و روده کوچک مىرساند (4، 29، 39). در مرحله بعد بسته به عواملى چون مقدار آنتىبادىهاى خنثى کننده و فعالیت ایمنى سلولى میزان انتشار و پراکندگى ویروس در بدن متفاوت است. در بعضى، عفونت در همین مرحله و به شکل تحت بالینى باقى مانده و بزودى ویروس از نسوج لمفاوى ناپدید مىگردد (29) اما در افراد حساس سرانجام یک ویرمى ثانویه ویروس را در کلیه سطوح اپیتلیال بدن شامل پوست، ملتحمه دستگاههاى تنفس، گوارش، ادرارى تناسلى و غدد درونریز و برون ریز قرار مىدهد و تکثیر ویروس در این نقاط اتفاق مىافتد (5، 29، 42، 59).
روند مراحل فوق و تکثیر و انتشار ویروس طى چند مرحله توجیه کننده دوره کمون نسبتاً طولانى (15-4 روز) موربیلى ویروسها مىباشد.
به دلیل آنکه ضخامت لایه سلولهاى اپیتلیال در ملتحمه و دستگاه تنفس بیش از چند لایه نیست بیش از سایر نقاط دچار نکروز شده و بطور ناگهانى علائم اولیه بیمارى به شکل سرفه، آبریزش از بینى و التهاب ملتحمه بروز مىکند.
همچنین پاسخهاى سیستم ایمنى و واکنشهاى آماسى در ایجاد تب و ضایعات دستگاه تنفس شرکت مىکند (59). عفونت دستگاه گوارش موجب اسهال (و در نتیجه تهوع)، عفونت دستگاه تنفس موجب برونشیت و گاهى پنومونى وعفونت پوست موجب درماتیت و بروز راشها پوستى مىگردد. سلولهاى ژانت چند هستهاى با گنجیدگىهاى اسیدوفیل داخل سیتوپلاسمى و داخل هستهاى در بافتهاى لمفوئید سرتاسر بدن مانند غدد لمفاوى، لوزهها و آپاندیس دیده مىشوند. (شکل 1) (5، 29).
در مورد چگونگى تخریب سلولهاى تشکیل دهنده نسوج مذکور به وسیله ویروس عقیده برآن است که سلولهاى آلوده بطور مکانیکى در اثر تکثیر ویروس نابود مىشوند (4).
از آنجا که در بعضى موارد که ضایعات CNS در بیمارى سرخک وجود داشته ولى ویروسى در دستگاه عصبى جدا نگردیده، فرضیه دخالت یک مکانیسم اتوایمیون در ایجاد این ضایعات مطرح شده است (45).
یکى دیگر از پیامدهاى تکثیر ویروس پیدایش سنسیتیوم یا سلول غولپیکر چند هستهاى است که درباره آن در فصول گذشته توضیحات لازم داده شد.
حمله ویروس به نسوج لمفوئید از یکطرف توجیه کننده میان تهى بودن غدد لمفاوى بهظاهر بزرگ و ادماتوز مىتواند باشد و از طرف دیگر لوکوپنى (که بیشتر لمفوپنى است) و از اوایل بیمارى تا آخرین دقایق حیات بیماران حضور دارد را توجیه مىکند. شاید آزردگى مغز استخوان به وسیله ویروس نیز در پیدایش لوکوپنى نقش داشته باشد (4). پس از عوارض اولیه که به وسیله رشد ویروس ایجاد شد با دخالت عوامل میکروبى وضعیت بیمار رو به وخامت مىگذارد و مرگ و میر مبتلایان افزایش مىیابد (16).
پس از مراحل فوق چنانچه بیمار زنده بماند، مرحله بعدى بهبودى مىباشد که مکانیسمهاى مقاومت میزبان در مقابل عفونت در فصل گذشته توضیح داده شد. در عفونت باموربیلى ویروسها اغلب بهبودى همراه با پاک شدن بدن از ویروس مىباشد ولى در بعضى موارد (به ادامه بحث مراجعه شود) ویروس به صورت غیرفعال در بدن باقى میماند که غالباً عوارض وخیمى را در پى خواهد داشت (1، 5).
مرحله آخر پاتوژنز شامل انتشار ویروس در محیط مىباشد. این مرحله جهت برقرارى عفونت در میزبانهاى دیگرموجود در محیط الزامى مىباشد چرا که همانگونه که قبلاً بیان شد بقاء موربیلى ویروسها در خارج از بدن میزبانِ حساس بسیار کوتاه مىباشد و چنانچه میزبان حساسى وجود نداشته باشد بیمارى خودبخود کنترل شده است (4، 5، 29، 61).
در ادامه بحث، مطالب اختصاصى مربوط به پاتوژنز موربیلى ویروسها بیان مىگردد.
1 - سرخک
دوره کمون سرخک بطور تیپیک 14-10 روز طول مىکشد ولى ممکن است در بیماران مسنتر تا 3 هفته بطول انجامد. شروع ناخوشى معمولاً ناگهانى بوده و با نزلههژ، سرفه، کنژنکتیویت، تب و نقاط کاپلایکژ در دهان مشخص مىشود، نقاط کاپلایک پاتوگونومونیک سرخک زخمهایى کوچک و به رنگ سفید مایل به آبى هستند که روى مخاط گونه و در مقابل دندانهاى آسیاى تحتانى ظاهر مىشوند، این نقاط از سلولهاى ژانت، آنتىژنهاى ویروسى و نوکلئوکپسیدهاى قابل تشخیص ویروسى تشکیل یافته (5، 52) و بانکروز موضعى بافت دنبال مىگردند (10).
در طى دوره ابتدایى بیمارى که 4-2 روز طول مىکشد ویروس در اشک، ترشحات گلو و بینى، ادرار و خون وجود دارد. بثورات ماکولوپاپولر مشخصه سرخک (راشهاى پوستى) تقریباً روز 14 یعنى همزمان با شناسایى آنتىبادیهاى موجود در سرم و بروز ویرمى و افت تب ظاهر مىشوند. این بثورات در نتیجه واکنش متقابل بین سلولهاى ت ایمنى با سلولهاى آلوده به ویروس در عروق خونى ایجاد گشته و حدود یک هفته دوام دارند. (در بیماران دچار نقص ایمنى با واسطه سلولى هیچگونه بثوراتى ایجاد نمىشود) (5، 10).
مشخصه پاتولوژیک عفونت سرخک که در سلولهاى رتیکولوآندوتلیال یا اپیتلیوم تنفسى یافت مىشود، سلولهاى غولپیکر چند هستهاى است (44).
گرفتارى سیستم عصبى مرکزى در سرخک در 0.001 موارد و حدود دو هفته پس از شروع عفونت رخ
شکل 1-5 : مراحل بیمارى سرخک.
مىدهد و چون ویروس به ندرت از مغز به دست میآید پیشنهاد شده است که مکانیسم مسئول این عارضه یک واکنش خودایمنى مىباشد (5، 45، 52، 61) مشخصه این آنسفالومیلییت که پس از عفونت اولیه اتفاق مىافتد آماس اطراف سیاهرگى با دخالت سلولهاى تک هستهاى و دمیلینه شدن مىباشد که البته این علائم اختصاصى نبوده و در برخى از بیمارىهاى دیگر هم گزارش شدهاند (28).
عفونت سلولهاى مغز به واسطه نقصى که در چرخه تکثیر ویروس به وجود آمده و طى آن پروتئین ماتریکس (M) به مقدار کافى ساخته نشده است به وجود مىآید. مطالعات انجام شده بر روى افرادى که مبتلا به آنسفالومیلیت ناشى از سرخک حاد و پان انسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد (SSPe) بودهاند نشان داده است که در سرم و مایع مغزى نخاعى این افراد تیتر بالاى پادتن بر علیه همه پروتئینهاى ویروس سرخک، بهجز پروتئین M وجود دارد (5، 10، 61). پان آنسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد، بیمارى نادر (0.0000001) در نوجوانان و جوانان بوده که با انحطاط میلین پیشرونده و تدریجى سیستم عصبى مرکزى همراه مىباشد، به کمک میکروسکوپ الکترونى، در سلولهاى مغز آلوده با ویروس، ساختمانهایى مشاهده مىشوند که مشابهت به ساختمان ویروس سرخک دارند و تیتر بالاى آنتىبادى ضدسرخک نیزعلامت دیگر این بیمارى مىباشد. فقدان پروتئین M خصوصیت SSPE بوده که موجب دوام عفونت مىگردد اما طى این مدت هیچ گونه ویروس بالغ عفونى تولیدنمىشود. یکى از فرضیات آن است که این بیمارى، عفونت پایدار با پاسخهاى سلولى ناقص را نشان مىدهد که در آن ویروس سرخک، سالها بطور پنهان باقى مىماند و این امر ممکن است به علت اختلال ایمنولوژیکى در میزبان و تغییرى در ویروس باشد. بدین صورت که اطلاعات ژنتیکى ویروس در سلول میزبان باقى مانده اما بعضى از آنتىژنها از بین مىروند و تظاهر نمىیابند ویا ممکن است هر دو حالت نیز باهم رخ دهند.
عفونت پایدار با ویروس سرخک را مىتوان بطور تجربى در کشت سلولى به وجود آورد که در این حالت تعدادى از از آنتىژههاى ویروسى بر سطح سلول میزبان تظاهر نمىکنند و در نتیجه این سلولها، توسط لمفوسیتها از بین نمىروند (5، 10، 13، 28، 36، 59). همچنین توانستهاند تغییراتى در قرائت ژن مولد پروتئین امتزاجى و کاهش تولید هماگلوتینین را نیز گزارش نمایند (30، 39). بنابراین تفاوت آنسفالومیلیت ناشى از سرخک حاد با SSPE در آن است که در فرم اول یک واکنش خود ایمنى مسئول عوارض بیمارى است ولى در SSPE نقائص ژنتیکى ویروس منجر به یک عفونت پایدار مىگردد. این گونه ویروسها به دلیل تغییرات آنتىژنى از گزند دفاع سیستم ایمنى و به ویژه کمپلمان مصون مىمانند اما تکثیر ویروس به دلیل فقدان تولید یک یا بیشتر از فراوردههاى ژن ویروسى و اغلب پروتئین ماتریکس ناقص مىباشد و با وجود آنکه مقادیر زیادى از آنتىژنهاى سرخک در گنجیدگىهاى درون سلولهاى مغز آلوده وجود دارد ولى هیچگونه ذره ویروسى بالغى دیده نمىشود، مکانیسمى که مسئول انتخاب این ویروس ناقص پاتوژنیک مىباشد و نیز محل پناه بردن ویروس در دوره قبل از بروز بیمارى و نحوه رسیدن آن به مغز نامشخص مىباشد (5، 22، 29، 39).
مشاهده شده است که تجویز پادتن ضد هماگلوتینین در موشهاى رت موجب تبدیل فرم حاد ویروس سرخک به تحت حاد شده است و همانگونه که قبلاً بیان گردید در SSPE تیتر پادتن بسیار بالا مىباشد. همچنین در این مطالعه مشخص گردید که آلودگى با ویروس سرخک در موشهاى رت موجب ایجاد پاسخ سلولهاى T نسبت به پروتئین پایه میلینس مىشود که این امر شاید راهگشاى دلیل ایجاد دمیلینه شدن در سیستم عصبى مرکزى در اثر این بیمارى باشد (28).
کودکانى که توسط واکسن سرخک غیرفعال شده ایمن شوند و سپس در معرض ویروس سرخک طبیعى قرار گیرند، ممکن است سندرمى به نام سرخک آتیپیک را تجربه کنند. روش غیرفعال سازى در ساختن واکسن، ایمنى زایى پروتئین F ویروس را تخریب مىنماید، اگرچه واکسن باعث پاسخ آنتىبادى خوبى نسبت به پروتئینH مىشود، در غیاب آنتىبادیى F، عفونت مىتواند شروع شده و به وسیله امتزاج ویروس پخش مىشود. چنین حالتى براى ایجاد واکنشهاى ایمنى بیماریزا که ممکن است منجر به سرخک آتیپیک شود مناسب خواهد بود. (واکسن ویروسى کشته شده سرخک دیگر بهکار نمىرود) (39، 59).
در مطالعات invitro دیده شده است که ویروس سرخک موجب کاهش تولید پروتئین در سلولهاى آئورت گاو و عضلات صاف جدار معده در 6-4 ساعت اول، یعنى همزمان با تکثیر ویروس شده است و در نتیجه مىتوان این ویروس را به عنوان یکى از ریسک فاکتورهاى احتمالى تصلب شرائین دانست. علت ایجاد این عارضه احتمالاً تغییر در نفوذپذیرى و ایجاد پرولیفراسیون در عضلات صاف مىباشد (24).
نکته آخر آنکه درسالهاى 87-1986 همزمانى عفونت سرخک و یا آنفلوانزا در اطفال تانزانیایى که مبتلا به مالاریا بودهاند (پلاسمودیوم فالسى پاروم) موجب کاهش معنىدار مالاریا شده است و علت این مسئله همچنان نامعلوم است (51).
2 - بیمارى سگهاى جوان
چهره بالینى این بیمارى متغیر بوده و بستگى به حدت ویروس، شرایط محیطى، سن دام و شرایط سیستم ایمنى حیوان دارد (27). پس از آنکه حیوان از طریق دستگاه تنفس آلوده شد، ویروس طى 2 روز خود را به عقدههاى لمفاوى برونشیال و لوزهها مىرساند و در سلولهاى تک هستهاى ناحیه مستقر مىشود. در خلال نخستین هفته و پیش از بروز علائم بیمارى، ویروسهاى چسبیده به سلولهاى خونى، خود را به مغز استخوان، طحال، تیموس عقدههاى لمفاوى ناحیه گردن و مدیاستن و نیز ماکروفاژهاى لایه لامیناپروپیا در معده و روده مىرساند، با آنکه در روز هشتم یا نهم تیتر پادتن به 0.01 مىرسد ولى در روز هفتم هیچ آنتىبادى یافت نمىشود در بعضى حیوانات عفونت در همین مرحله خاتمه مىیابد اما اگر در نهمین روز آنتىبادى یافت شود و یا تا 14 روز تیتر 0.01 ایجاد نگردد، ویروس به تمام بدن منتشر مىشود و در هر ناحیه عارضه خاصى که در بخش علائم شرح داده شد را ایجاد مىنماید (شکل 2-5).
همانند بیمارى سرخک، گاهى عفونت به مغز سرایت مىکند و معمولاً این اتفاق موقعى به وقوع مىپیوندد که عفونت احشاء رو به زوال است. ابتدا ویروس در ماکروفاژهاى مننژ و سلولهاى تک هستهاى فضاى اطراف عروقى و سپس در سلولهاى اپاندیم، سلولهاى نوروگلیا و نرونها یافت میشود.
شکل 2-5 : دیاگرام پاتوژنز بیمارى سگهاى جوان (29)
عفونت سیستم عصبى مرکزى موجب بروز علائم عصبى در این بیمارى مىشود و بسته به موضع آلوده علائم متفاوت است (27) که قبلاً شرح داده شد. بعضى از سگها از آنسفالیت پس از عفونت که مشخصه آن دمیلینه شدن اعصاب است رنج مىبرند که سرانجام این بیمارى مرگ دام مىباشد. ویروس دیستمپر بطور مستقیم و یا به واسطه واکنشهاى ایمنى موجب تخریب سلولهاى سازنده میلین و یا هضم میلین مىشود (27). همانند پان آنسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد که به واسطه ویروس سرخک در ایجاد مىگردد، بیمارى مشابهى که در نتیجه رشد و انتشار بسیار کند ویروس سگهاى جوان ایجاد مىشود به نام آنسفالیت سگهاى پیر (ODE) معروف است. این بیمارى بسیار نادر، منجر به مرگ مبتلایان مىگردد. البته در نقاطى که واکسیناسیون برعلیه بیمارى سگهاى جوان رایج است، میزان ابتلا به دیستمپر بسیار کاهش یافته و در نتیجه این فرم بیمارى نیز کمتر دیده مىشود.
به دلیل نقصان موقت ایمنى بدن (همانند بیمارى سرخک) پس از ابتلا به دیستمپر، ابتلاء به عفونتهاى ثانویه میکروبى (به ویژه بردتلا برونشى سپتیکامس) شایع است ولى این میکروبها بر عوارض عصبى بیمارى تأثیرى ندارند.
تولهها مىتوانند بیمارى را از طریق جفت نیز کسب نمایند و بسته به مرحله بارداریى، سقط ناقصالخلقه زایى و زایمان پیش از موعد نیز قابل توجه مىباشد و چنانچه تولهآلودهاى زنده بماند، معمولاً دچار نقائص پایدار سیستم ایمنى مىشود (27).
بطورکلى سگهایى که بر بیمارى دیستمپر غلبه کرده و زنده بمانند واجد ایمنى دراز مدت مىشوند. حداکثر میزان آنتىبادى 4-2 هفته پس از عفونت به وجود مىآید و این تیتر تا حدود دو سال ثابت مىماند (29).
در مطالعهاى که در شرایطin vitro رخ بر روى تأثیر ویروس بیمارى سگهاى جوان بر فعالیت ماکروفاژها صورت گرفته مشخص گردیده که اولاً سلولهاى آلوده قادر به انجام بیشتر اعمال طبیعى خود نیستند و ثانیاً آلودگى با این ویروس موجب افزایش فعالیت PCA در ماکروفاژها مىگردد.
این مطلب مىتواند از طرفى توجیه کننده نقصان ایمنى در دیستمپر و واکنشهاى ایمنوپاتولوژیک از طرف دیگر باشد (21).
3 - بیمارى دیستمپر فکها
از منشأ واقعى بیمارى اطلاع دقیقى در دست نیست ولى عامل بیماریزا موربیلى ویروسى است که شباهت زیادى به عامل بیماى سگهاى جوان دارد. پس از ورود ویروس به بدن، ویروس در غدد لمفاوى ناحیه شروع به تکثیر نموده و از طریق لمفوسیتهاى آلوده به سایر نقاط بدن مانند طحال، غدد لمفاوى ناحیه برونشیال، نرونها و سلولهاى نوروگلى، ریه و دستگاه ادرارى تناسلى منتشر مىشود (26، 41، 42).
همانند بیمارى سگهاى جوان مشخصه عفونت مغز مننگوآنسفالیت ناشى از دمیلینه شدن مىباشد، به وسیله تکنیک immununocytochemistry وجود آنتىژنهاى ویروسى در سلولهاى مننژ و اپاندیم مشخص شده است و بیشترین مقدار دمیلینه شدن در ناحیه زیر اپاندیم و subpial بوده است. این یافتهها دلالت بر یک مکانیسم تهاجم مستقیم ویروس از طریق مایع مغزى نخاعى دارد. در ضمن، از آنجا که مقدار آنتىژنهاى ویروسى در ماده سفید کم بوده است این نظریه که «ماده سفید انتشار ویروس را کند مىکند» مطرح مىشود (41).
4 - طاعون گاوى
انتقال بیمارى از کشورى به کشور دیگر بطور عمده به واسطه داد و ستد دام زنده صورت مىگیرد و اشیاء بیجان به دلیل دوام کوتاه مدت ویروس در آنها کمترین نقش را در این زمینه دارند (18، 33).
دامها در همه سنین مىتوانند حساس باشند و ارائه بیمارى به یک محیطى که بیمارى در آنجا بومى نیست همه گیرى و تلفات بسیار بالایى ایجاد مىنماید اما دامهایى که زنده بمانند ایمنى درازمدتى را به همراه دارند و ا ین ایمنى را مىتوانند به نوزادان خود انتقال دهند (4، 18، 33).
پس از آنکه عامل بیماریزا از طریق تنفس وارد بدن شد ویروس شروع به تکثیر مىکند و پس از 24 ساعت در لوزهها و عقدههاى لمفاوى ناحیه فک و حلق قابل شناسایى مىباشد. 3-2 روز پس ا ز آغاز عفونت ویرمى ایجاد مىشود و 3-1 روز بعد تب بروز خواهد کرد. پس از ایجاد عفونت سیستمیک ویروس را مىتوان در غدد لمفاوى، طحال، مغز استخوان، مخاط قسمتهاى فوقانى دستگاه تنفس، ریهها و لوله گوارش تشخیص داد. سپس در اثر تکثیر ویروس در مخاط بینى، نکروز، اروزیون و اکسوداى فیبرینى ایجاد مىشود (29). در این بیمارى تعداد زیادى از لمفوسیتها در بافتها خراب مىشوند و گرچه این موضوع تأثیر چندانى در نشانیها و آثار ظاهرى در کالبدگشایى ندارد، ولى موجب کم شدن گلبولهاى سفید مىشود.
ویروس کاملاً به گلبولهاى سفید (لمفوسیتهاى B و T ) چسبیده و فقط تعداد کمى از آنها در پلاسما وجود دارد که مىتوان آنها را از پالا عبور داد. تورم نکروتیک دهان و روده که از مشخصات این بیماریست نتیجه مستقیم عفونت ویروسى مىباشد. (1، 18، 36) حاصل تخریب سلولهاى پوششى دستگاه گوارش و ضایعات مخاطى آن اسهال، اسهال خونى، عدم تمایل دام به غذا و اشکال در بلع مىباشد. با توجه به اپیتلیوتروپ بودن ویروس، ضایعات جلدى بیمارى (در صورت بروز) عجیب نمىتواند باشد، ویروس به ویژه در طول دوره تب به وسیله ترشحات (بینى، چشم و بزاق) ، مدفوع و ادرا بدن را ترک مىکند و لذا انتقال و انتشار بیمارى در این دوره از اهمیت خاصى برخوردار است. از بین راههاى دفعى فوقالاشاره، راه بینى حتى قبل از صعود درجه حرارت از اهمیت برخوردار بوده و بیشترین غلظت ویروسى را دارد. غلظت ویروس در ترشحات چشم و دهان نسبت به مدفوع و ادرار بیشتر است (4).
5 - طاعون نشخوار کنندگان کوچک
عامل بیمارى شباهت زیادى با عامل طاعون گاوى دارد ولى تلقیح تجربى آن به گاو و خوک موجب بروز بیمارى نشده است. پاتوژنز این بیمارى در بز و گوسفند مشابه طاعون گاوى است و تفاوت آنها در حدت بیشتر بیمارى در مراحل اولیه و به ویژه در بز مىباشد که موجب کوتاه شدن دوره بیمارى مىگردد. دوره کمون 6-5 روز طول مىکشد و بیمارى به شکل فوق حاد، حاد یا مزمن بروز مىنماید. انتشار ویروس مشابه طاعون گاوى است ولى عقیده بر آن است که حیوانات وحشى در این زمینه نقشى ندارند (29، 40).
فصل ششم
تشخیص
1 - سرخک
2 - بیمارى سگهاى جوان
3 - طاعون گاوى
1 - سرخک
در تشخیص سرخک تیپیک علائم بالینى معیار قابل اعتمادى مىباشد. تشخیص آزمایشگاهى ممکن است در موارد سرخک آتیپیک یا سرخک تعدیل شده لازم شود.
روشهاى آزمایشگاهى عبارتند از:
الف - جداسازى و تعیین هویت ویروس: سواپهاى نازوفارنژیال و نمونههاى خون که 3-2 روز قبل از بروز علائم تا یک روز بعد از ظهور بثورات (اساساً طورى دوره تبدار سرخک) گرفته شوند منابع مناسبى جهت جداسازى ویروس مىباشند و پس از کشت ویروس (ترجیحاً روى سلولهاى کلیه انسان یا میمون یا سلولهاى آمنیون انسان) به وسیله همادسورپشن یا ایمنوفلورسانس وجود آنتىژنهاى سرخک تأئید مىشود.
ب - روشهاى سرولوژیک: این روشها که سرعت و کارآرایى بیشترى دارند به روش قبلى ترجیح داشته و آزمایش HI مناسبتر از CF و NT مىباشد. تأئید سرولوژیک عفونت سرخک براساس افزایشس 4 برابر در تیتر آنتىبادى سرمى در فاصله مرحله حاد تا مرحله نقاهت یا بر پایه IgM اختصاصى سرخک است.
در تشخیص تفریقى باید این بیمارى را از سرخجه تفریق داد (5).
2 - بیمارى سگهاى جوان
تشخیص این بیمارى از روى علائم مطمئن نیست و مثلاً بیمارىهاى خخسرح ذحررحب ، یا عفونت با آدنوویروس، پارو ویروس، لپتوسپیروز، توکسوپلاسموز و هارى علائم نسبتاً مشابهى با این بیمارى ایجاد مىکنند. مهمترین روش عملى جهت تشخیص این بیمارى روش ایمنوهیستولوژى مىباشد. همچنین مىتوان از علائم کالبدگشایى، هیستوپاتولوژى (گنجیدگى داخل سیتوپلاسم و هسته و سلولهاى غول پیکر چند هستهاى) افتالموسکپى، علائم عصبى، سابقه واکسیناسیون و سن سگ کمک گرفت (27، 29).
3 - طاعون گاوى
وقتى تعدادى از حیوانات دچار بیمارى تبدار، کشنده و فوقالعاه واگیرى شدهاند که با سائیدگى و تورم مخاطات دستگاه گوارش همراه وبا اسهال توأم است باید به طاعون گاوى مظنون شد.
ریزش بزاق، ترشح بینى و ریزش اشک نیز در این بیمارى مشخص است. نظر به سرعت انتشار بیمارى و دفع مقدار زیادى ویروس توسط دامهاى مبتلا تشخیص تفریقى و سریع بیمارى ضروریست.
اگر واگیرى کم باشد و با واکسیناسیون ناقص انجام شده باشد، ممکن است با بیمارىهاى دیگرمثل بیمارى مخاطى (BVD/MD) ، تب نزلهاى بدخیم (MCF) و تورم بینى و ناى عفونى گاوان (IBR)، تورم دهان وزیکولر، تب برفکى (FMD) و بیمارى زبان آبى و آبله در گوسفند و بز، فرم تنفسى گوارشى پاستورلوز، بیمارى ریکتزیایى جمبرانائش و گاهى با مسمومیتها اشتباه مىشود (1، 4، 29، 36). البته در مواردى که مشکوک هستیم نیز لازم است که در درجه اول به این بیمارى فکر کرده و نمونههاى لازم را به آزمایشگاه بفرستیم. در مناطق غیربومى تشخیص اولین بیمار از اهمیت خاصى برخوردار است و تشخیص قطعى با کمک یافتههاى آزمایشگاهى انجام مىشود.
جهت جداسازى ویروس در آزمایشگاه از سلولهاى کلیه گاو استفاده شده و براى تشخیص سرولوژى از آزمایش خنثى سازى و ELISA استفاده مىشود (29). اما نکته قابل توجه آنکه باید نمونه بردارى از دام مبتلا در دوره تب و به ویژه 5 روز اول به عمل آید و نمونه بردارى بعد از بروز اسهال و مدتى بعد از مرگ دام ارزشمند نخواهد بود. در نمونه بردارى مىتوان از غدد لمفاوى، طحال و مخاطات دستگاه گوارش به خوبى بهره جست و نمونه باید در مجاورت یخ (مقاومت ویروس در سرما نسبتاً بالاست) به آزمایشگاه فرستاده شود. جستجوى آنتىبادىهاى انحراف عناصر مکمل به دلیل تأخیر در پیدایش آنها (بعد از روز چهارم بیمارى) جهت تشخیص سریع مفید نمىباشد (4). استفاده از آزمایشهاى هیستوپاتولوژى و مشاهده ضایعات بیمارى در بافتها (شامل نکروز، سنسیشیوم و گنجیدگىهاى داخل سیتوپلاسم و هستهاى) نیز در تشخیص بیمارى کمک مناسبى مىکند (36).
فصل هفتم
پیشگیرى، کنترل و درمان
1 - سرخک
2 - بیمارى سگهاى جوان
3 - بیمارى دیسمپر فکها
3 - طاعون گاوى
4 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک
1 - سرخک
یک واکسن زنده ویروسى ضعیف شده که شدیداً مؤثر و بىخطر است در دسترس قرار دارد. این واکسن بیش از 95% مؤثر است. عدم ریشهکنى بیمارى سرخک به خاطر واکسینه نشدن برخى از کودکان و در مواردى عدم موفقیت واکسن مىباشد. در عدم موفقیت واکسن ممکن است غیرفعال شدن واکسن یا تجویز واکسن به شیرخواران واجد باقیمانده آنتىبادى مادرى سهیم باشد (5). آنتىبادىهاى ضدسرخک از جفت عبور کرده و نوزاد را در اولین 6 ماه تا ده ماهگى محافظت مىکنند. واکسیناسیون با ویروس زنده در طى این دوره با موفقیت همراه نبوده و واکسیناسیون سرخک باید تا 15 ماهگى به تأخیر افتد (10). پس از شیوع سرخک در آمریکا توصیههاى جدیدى مطرح شده است: 1 - هر کودک باید در دو دوز از واکسن سرخک دریافت کند، اولى در 15 ماهگى و دومى درست پیش از ورود به مدرسه و هر دو دوز ترجیحاً باید به صورت واکسن ترکیبى سرخک - اوریون - سرخجه (MMR) داده شود. 2 - در مناطق پرخطر کودکان باید در دوازده ماهگى واکسینه شوند. 3 0 در کالجها هر دانشجوى ورودى در دو دوز و با فاصله یکماه واکسینه شوند (5). در کشورهاى در حال توسعه به علت وخامت بیمارى، واکسن اغلب در دو نوبت، دوز اول در هشت تا نه ماهگى و دوز بعدى یکسال بعد تجویز مىگردد. در هنگام شیوع سرخک، واکسن باید در سن 6 ماهگى و بار دوم یکسال بعد تجویز شود. در شرایطى که خطر آلودگى بالاست تجویز واکسن نوزادان در بیمارستان باید ا نجام گیرد. اخیراً یک شکل اسپرى از واکسن سرخک براى واکسیناسیون در ماههاى اول زندگى ارائه شده است. این واکسن به ویژه در ایجاد ایمنى کودکان در کشورهاى در حال توسعه که سرخک قبل از 9 ماهگى شایع است و نیز در مناطقى که میزان مرگ به علت بیمارى سرخک بالاست مفید مىباشد. بیمارى سرخک با تجویز آنتىبادى در اوائل دوره کمون بیمارى جلوگیرى شده و یا علائم بیمارى کاهش مىیابد. این بیمارى با دوز کم گاماگلوبولین انسانى (ایمنوگلوبولین USP ) تخفیف یافته و در ضمن ا یمنى نیز بوجود مىآید. بروز بیمارى را مىتوان با دوزهاى بالاى ایمنوگلوبولین جلوگیرى کرده اما فرد همچنان به عفونت در مراحل بعدى زندگى حساس باقى مىماند. آنتىبادىهایى که از 6 روز بعد از آلودگى تجویز مىشوند، احتمالاً در سیر بیمارى مؤثر نخواهند بود. از تجویز واکسن ویروس کشته و یا تجویز توأم واکسن سرخک با واکسن زنده ضعیف شده پولیو و آبله باید خوددارى کرد و حداقل باید یک ماه بین تجویز آنها فاصله باشد (10). درمان اختصاصى وجود ندارد ولى مصرف ویتامین A و درمانهاى علامتى و ضدمیکروبى توصیه شده است (31، 30، 39، 52، 59) براساس پاتوژنز و مکانیسم عمل این ویروس تلاشهاى زیادى جهت ساخت داروهاى ضد ویروسى شده و نتایج امیدوار کنندهاى هم به دست آمده است که نیازمند تحقیقات بیشتر مىباشد (54، 56).
2 - بیمارى سگهاى جوان
واکسن زنده تخفیف حدت یافته این بیمارى (از نوع MLV ) در دسترس مىباشد. به دلیل دوام ایمنى مادرى (در 50% تا 6 هفتگى و در 5% تا 13 هفتگى) لازم است که واکسیناسیون در چند نوبت تکرار شود (27، 29). یکى از روشهاى توصیه شده آن است که نخستین واکسن در 8 هفتگى و دومین بار در 16-12 هفتگى انجام شود سپس سالانه یک واکسن یادآور تکرار مىشود. 6 روز پس از واکسیناسیون (در صورت عدم دخالت آنتىبادىهاى مادرى) پادتن ظاهر شده و طى 5-3 هفته به حداکثر مىرسد (29). گاهى واکسن سرخک بطور منفرد یا همراه با واکسن سگهاى جوان در تولههاى 10-4 هفته بکار مىرود (7).
به دلیل حساسیت طیف وسیعى از وحوش به این بیمارى و ناشناخته بودن مخازن طبیعى این بیمارى بهترین روش مقابله با آن واکسیناسیون مىباشد و عملاً کنترلهاى قرنطینهاى در این زمینه فایده چندانى ندارد. (29، 41، 43، 48).
جهت مداواى مبتلایان سرم هیپرایمیون و یاIgG در اوائل دوره عفونت و پیش از بروز علائم مفید مىباشد. در دامهایى که علائم بیمارى رانشان مىدهند مصرف آنتىبیوتیک بطریق عمومى جهت پیشگیرى یا کاهش عوارض عفونتهاى ثانویه، تأمین آب و الکترولیت از دست رفته، داروهاى ضدتب و داروهاى اشتهاآور مفید مىباشد. مصرف ویتامینC، دىاتیل اتر، و ویتامین B نیز توصیه شده است. در مبتلایانبهعوارضعصبىدگزامتازون توصیهمىگردد (27،29). براساس تجربیاتى که در مورد سرخک به دست آمده ممکن است ویتامین ا نیز مفید باشد (31، 39).
بطورکلى پیشبینى بیمارى در موارد حاد بیمارى و نیرو وقتى علائم عصبى بروز کرده باشد محتاطانه مىباشد اما کنترل عفونتهاى ثانویه و درمانهاى علامتى شانس بهبودى را افزایش مىدهد (27).
3 - بیمارى دیستمپر فکها
از آنجا که این بیمارى پستانداران آبزى را مبتلا مىسازد و از طرف دیگر منشأ مشخصى ندارد، مشکلات بیشترى در مورد کنترل و پیشگیرى از آن وجود دارد. آزمایشات مؤثر بودن واکسیناسیون با واکسن CDV برعلیه این بیمارى را نشان داده است و شاید در آینده جهت مبارزه با بیمارى از این روش استفاده گردد (48).
4 - طاعون گاوى
ریشهکنى طاعون گاوى نسبتاً آسان است. براى کنترل همهگیرىهاى بیمارى در کشورهاى غیربومى بسته به توانایى مالى، تعداد کافى دامپزشک، امکانات نظامى - انتظامى جهت برقرارى جدى قرنطینه و وجود قدرت قانون و نیز آگاهى دامداران به یکى از دو روش زیر مىتوان اقدام کرد:
1- معدوم کردن تمام زوج سمان کانونهاى آلوده و دفن آنها در خود مزرعه و ممانعت از نقل و انتقال محصولات دامى یا علوفه آنها.
2 - کشتار یا معدوم کردن گاو و گاومیش مبتلا و یا در تماس با مبتلایان و واکسیناسیون گاو و گاومیش در سراسر مملکت به اضافه برقرارى قرنطینه در رابطه با نقل و انتقال زوج سمان تا پایان واکسیناسیون (همچنین در جلوگیرى از نقل و انتقال علوفه و فراوردههاى تازه دامى و نیز ضدعفونى جایگاههاى آلوده نباید غافل بود).
در ایران معمولاً روش دوم اجرا شده است. قرنطینه و ایجاد دامهاى ایمن (حداقل در مجاورت نقاط هممرز با کانونهاى آلوده) بطور مؤثرى از نفوذ بیمارى به کشورهاى عارى از بیمارى مفید ا ست. وقتى احتمال واگیرى این بیمارى موجود است و یا در یک واگیرى شدید، که خطر نفوذ آن به مناطق دیگر دربین است باید کلیه نشخوارکنندگان و خوکهایى که در منطقه خطر قرار گرفتهاند به وسیله واکسن تخفیف حدت یافته مایه کوبى شوند. در مناطقى که بیمارى در آن بومى است، پیشگیرى منوط به اجراى یک برنامه مؤثر واکسیناسیون است و مایه کوبى متناوب تمام حیوانات حساس به ویژه گاوهاى یکساله معمولاً عملى مىگردد. در این مناطق ریشهکنى بیمارى منوط به از بین رفتن (یا ایمن شدن) نشخوارکنندگان وحشى است که عملاً بسیار مشکل یا ناممکن است. واکسن دلخواه واکسنى است که بتوان آنرا با درجات مختلف تخفیف حدت تهیه نمود تا واکسیناسیون دامهایى که داراى حساسیت متفاوتى مىباشند بطور مؤثر و بدون مخاطره امکانپذیر باشد. یکى از مشکلاتى که بر سر راه واکسیناسیون وجود دارد برانگیخته شدن عفونتهاى پنهانى مىباشد بویژه وقتى واکسنهاى مصرفى مقدار کمى تخفیف حدت یافته باشند. در این زمینه عفونتهاى تک یاختهاى، باکتریایى و ویروسى اهمیت دارند. مسئله دیگر ایمنى مادرى در گوسالهها مىباشد که 8-4 ماه دوام دارد. از آنجا که خاصیت پادگنى سویههاى مختلف یکسان است، واکسنى که برضد یک سویه ساخته مىشود در برابر کلیه سویهها ایجاد ایمنى مىکند (1).
واکسنهاى موجود از سویه عادت کرده به خرگوش که در نسج کلیه گوساله کشت مىدهند تهیه مىشود. این واکسن در عین ارزانى، ایمینیت طولانى ایجاد مىکند. البته به دلیل زنده بودن واکسن و حساسیت آن به عوامل فیزیکى حمل و نقل آن تا حدى مشکل بوده و لازم است زنجیره سرما در مورد آن رعایت گردد (29). برنامه عملى پیشنهادى در رابطه با دامهاى جوان آنست که یکبار در سن 6 ماهگى و یک بار دیگر در سن یکسالگى مورد تلقیح واکسن قرار گیرند. دوز واکسن تخفیف حدت بافته براى همه گاوها و گاومیشها در هر سنى که باشند یک میلىلیتر است که به طریق زیر جلدى تزریق مىگردد (4). 17-7 روز پس از واکسیناسیون مىتوان آنتىبادىهاى ضدویروسى را جستجو کرد که تقریباً تا پایان عمر آنتىبادىهاى خنثى کننده باقى مىمانند (29). اما لازم است که در مواقع همهگیرى (به هر دلیل اتفاق بیفتد).
تمام گاوها و گاومیشهایى که دو سال از واکسیناسیون آنها مىگذرد مجدداً مورد تلقیح قرار گیرند. در چنین شرایطى در مورد گوساله و گوساله گاومیش ضرورت دارد که این دسته از دامها حتى در یک روزگى واکسینه شوند (4).
در پایاین یادآور مىگردد که در کشورهایى که طاعون گاوى در آنها بومى نیست (مانند ایران) درمان مبتلایان ممنوع بوده و این دامها و دامهایى که در تماس با آنها بودهاند معدوم مىگردند.
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک
در مورد انتشار این بیمارى حیوانات وحشى را دخیل نمىدانند. کنترل این بیمارى نیز به وسیله واکسیناسیون عملى مىگردد. هر چند که پادگنهاى ویروس این بیمارى با ویروس عامل طاعون گاوى تفاوتهایى دارد. اما واکسن طاعون گاوى مىتواند گوسفند و بز را در برابر طاعون نشخوار کنندگان کوچک به مدت 12 ماه حفظ کند (18، 29).
فصل هشتم
نتیجه و بحث
جهت تشخیص، درمان پیشگیرى و کنترل بیمارىهاى ایجاد شده به وسیله موربیلى ویروسها، درک سیر بیماریزایى یا پاتوژنز ضرورى مىباشد. عمدهترین راه ورود ویروس به بدن مخاط دستگاه تنفس مىباشد. پس از اتصال اولیه ویروس به سلولهاى میزبان که با دخالت پروتئینH انجام مىشود، لازم است که یک اتصال محکم بین ویروس و سلول انجام گیرد. طبق مطالعات انجام شده در آزمایشگاه، مشخص شده که با تأثیر پروتئازهاى خارج سلولى، پروتئین F به شکل فعال تبدیل شده و ضمن میسر ساختن ورود ویروس به سلول، در امتزاج سلولهاى آلوده نیز نقش مهمى را به عهده دارد. به همین دلیل واکسنهاى ساخته شده برعلیه موربیلى ویروسها لازم است که توانایى تحریک تولید آنتىبادیهاى ضد این پروتئین را داشته باشند (علت عدم موفقیت واکسنهاى غیرفعال شده).
دلیل وجود میزبان اختصاصى و درگیر شدن عده خاصى از سلولهاى میزبان حساس را غیر از وجود رسپتورهاى اختصاصى براى ویروس، وجود پروتئازهاى خارج سلولى مىدانند و تنها سلولهایى که واجد آنها باشند نسبت به این ویروسها حساسیت دارند. پس از مراحل فوق ویروس خود را به غدد لمفاوى ناحیه سر و لوزه رسانده و شروع به تکثیر مىنماید و در صورتىکه سیستم ایمنى نتواند در این مرحله ویروس را مهار نماید ویرمى رخ داده و ویروس در بدن منتشر مىگردد. بطورکلى موربیلى ویروسها به بافتهاى لمفاوى و اپیتلیال تمایل دارند و رشد آنها در این اعضا منجر به بروز عوارض بیمارى در آنها مىشود.
امتزاج سلولى به ویروس در حال ریپلیکاسیون اجازه مىدهد که از سلولى به سلول بعدى پخش شده و از پادتنهاى موجود در گردش خون مصون بماند. در موارد بسیار نادر ویروس سرخک و بیمارى سگهاى جوان مىتواند به دور از سیستم دفاعى میزبان در بدن باقى مانده و سالها پس از بیمارى اولیه خود را به مغز رسانده و موجب بروز بیمارىهاى کشنده SSPE و ODE شود. ظاهراً نقائص ژنتیکى ویروس موجب تکثیر ویروسهاى ناقصى که فاقد بعضى پروتئینها و به ویژه پروتئین ب هستند مىشود و این نقص ویروس را در مقابل پادتنهاى میزبان (که در این حالت به مقدار فراوان وجود دارند) محافظت مىنماید.
موربیلى ویروسها در سیستم ایمنى موجب کاهش تعداد و عملکرد لمفوسیتها مىگردد و بدین ترتیب نقص ایمنى اکتسابى بوجود مىآید که نتیجه آن رشد عفونتهاى ثانویه و وخیمتر شدن حال بیمار مىباشد. (نقش درمانهاى ضدمیکروبى). تأثیر ویروس بر بافتهاى اپیتلیال، پرخونى، اروزیون و نکروز را به دنبال داشته و عقیده برآن است که رشد ویروس در این سلولها موجب این حالت مىگردد. به دلیل عیار بالاى پادتن در مورد عوارض آنسفالیت ناشى از سرخک و دیستمپر فرضیه تأثیر بیماریزاى سیستم ایمنى بیان گردیده و لذا براى درمان آن دارویى چون دگزامتازون توصیه شده است. مطالعات انجام شده نشان داده است سوءتغذیه و به ویژه کمبود پروتئینها و ویتامینهایى مثل A و B موجب افزایش عوارض و تلفات بیمارى مىگردد. ظاهراً کمبود ویتامین A در کودکان دچار سوءتغذیه به واسطه سرخک تشدید مىگردد و این امر با بروز عوارض تنفسى، چشمى و گوارشى در رابطه مىباشد.
از مشخصات میکروسکوپیک موربیلى ویروسها وجود سلولهاى غولپیکر چند هستهاى، نکروز و دژنرسانس بافتهاى لمفاوى و پوششى و وجود گنجیدگىهاى داخل سیتوپلاسمى و داخل هستهاى اسیدوفیل مىباشد.
از آنجا که موربیلى ویروسها در محیط خارج از بدن بسیار حساس مىباشند جهت بقاء خود نیازمند وجود جمعیت حساس هستند و توجه به این مطلب در کنترل بیمارى بسیار مهم است. انتقال این ویروسها از طریق ترشحات تنفسى، بزاق، اشک، ادرار مدفوع در مراحل اولیه بیمارى انجام مىشود و به تدریج از میزان عفونتزایى کاسته مىگردد. مبتلایانى که زنده بمانند غالباً تا پایان عمر نسبت به این ویروسها مقاوم بوده و ایمنى حاصل از طریق جفت یا آغوز به نوزاد منتقل خواهد شد. واکسیناسیون با واکسن تخفیف حدت یافته در کنار مدیریت صحیح تا حد بسیار زیادى از وقوع این بیمارىها جلوگیرى مىنماید.
خلاصه فارسى
بیماریهاى حاصل از موربیلى ویروسها عبارتند از سرخک، بیمارى سگهاى جوان، طاعون گاوى، طاعون نشخوارکنندگان کوچک و دیستمپر فکها، تشابه خصوصیات آنتىژنى و ایجاد بیماریهاى خطرناک و همهگیر از ویژگیهاى این ویروسها مىباشد. پروتئینهاى سطحىHً وFدو پروتئین مهم ویروس مىباشند و پادتنهاى خنثى کننده بطور عمده برعلیه آنها سنتز مىگردد. پس از راهیابى ویروس به دستگاه تنفس، ویروس به سلولهاى حساس متصل شده و طى 3-1 روز خود را به لوزهها و غدد لمفاوى ناحیه حلق مىرساند 3-2 روز پس از آغاز عفونت ویرمى باعث انتشار ویروس در بدن شده و 3-1 روز بعد علائم اولیه بیمارى ظاهر گشته و تب ایجاد مىگردد. در این هنگام ویروس در غدد لمفاوى، طحال، مغز استخوان، نواحى فوقانى دستگاه تنفس و دستگاه گوارش قابل شناسایى است. تکثیر ویروس در غدد لمفاوى، پلىکاریوسیتوز و سن سیشیوم را درپى دارد.
بیمارى مشابه با پان آسنفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد ناشى از سرخک در انسان، به وسیله ویروس دیستمپر در سگهاى مسن ایجاد مىگردد.
پادتنها 14-6 روز پس از آغاز عفونت پدیدار شده و طى 4-2 هفته به حداکثر مقدار خود مىرسند. چنانچه بیمار زنده بماند غالباً تا پایان عمر نسبت به عفونت مجدد مقاوم مىگردد.
انتشار ویروس به افراد حساس از طریق ریز قطرههاى تنفسى، اشک، بزاق، ادرار و مدفوع صورت مىگیرد. واکسیناسیون (و قرنطینه در مورد طاعون نشخوارکنندگان) در پیشگیرى و کنترل بیمارى نقش مهمى را به عهده دارد. در صورت وجود ایمنى مادرى واکسیناسیون تا چند ماه به تأخیر مىافتد.
براى این بیماریها درمان اختصاصى وجود نداشته و به وسیله درمانهاى علامتى مىتوان شانس بهبودى را افزایش داد. در ایران بیمارى طاعون بومى نبوده و در صورت برخورد با آن ضمن اعلام بیمارى، لازم است که دام مبتلا و دامهایى که در تماس با آن بودهاند معدوم شوند.
والسلام
شنبه هفتم آبانماه 1373
منابع
1 - بلاد، هندرسون و رادوستیس، ترجمه دکتر احمد شیمى (1372)، دامپزشکى - ج 4، انتشارات جهاد دانشگاهى تهران، ص 148-136
2 - تاجبخش، دکتر حسن (1370) ایمنىشناسى بنیادى. انتشارات دانشگاه تهران، ص 15 ، 17، 18، 447-438
3 - تامسون، ر.ژ. ، ترجمه دکتر احمد عریان (1365) آسیبشناسى عمومى دامپزشکى. انتشارات واحد فوق برنامه بخش فرهنگى دفتر مرکزى جهاد دانشگاهى. ص 12، 14، 496-488
4 - تقىپور بازرگانى، دکتر تقى (1365) پلىکپى بیماریهاى ویروسى دامهاى بزرگ، دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران. ص 9-1
5 - جاوتز، ترجمه دکتر رضا آقاجانى، دکتر مسعود دارا، دکتر سعید آلهاشم، دکتر امین امینى (1372) میکروبیولوژى جاوتز - جلد 2، انتشارات آیندهسازان. ص 224، 232، 544-509
6 - رویت، دکتر کیوان، ترجمه دکتر بهنام ملک گودرزى و دکتر شهرام یزدانى (1372) ایمنولوژى. انتشارات معاونت پژوهشى وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى.
7 - فروتن مبارکه، سعید (1372) بررسى آنتریتها در سگ، پایاننامه شماره 2183، دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران. ص 30-1
8 - فرید حسینى، دکتر رضا (1369) ایمونولوژى، انتشارات آستان قدس رضوى. ص 440-432
9 - کیوانفر، دکتر هادى (1363) پلىکپى ویروسشناسى عمومى، دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران. ص 61-79 ، 153-100
10 - نوروزى، دکتر جمیله (1369) ویروسشناسى پزشکى. انتشارات بشرى، تهران. ص 75-55، 277، 327-307
11.Appel M ,Reggiardo C ,Summers BA ,Kelling SP,Mare CJ ,Noon TH ,Reed RE &
Orevell C,(1991) Canine distemper virus infction and encephalitis in jav-
elinas.Arch Virol. 119:147-52
12.Attibele N,Wyde PR,Trial J , Smole SC,Smith CW & Rossen ED,(1993)Measles
virus infction changes in leukocyte function antigen 1 expression and
leukocyte aggregation: possible role in measles virus pathogenesis. J of
Virol. Feb.1075-9
13.Ayata M,Hirano A & Wong T,(1991)Altered translation of the matrix genes
in niigata and yamagata neurovirulent measles virus strain. Virol. Jan.
166-4
14.Barrett T,Blixenkrone M,Domingo M,Harder T,Have P,Liess B,Orvell C,Plana
Osterhaus A &Svansson (1992)Round tabel on morbilliviruses in marine ma-
mmals.Vet Micro.33:287-95
15.Bassiri M,Ahmad S,Jones L,(1993)Immunological responses of mice and cat-
tle to expressed F and H proteins of rinderpest virus:lack of protection
in the presence of neutralizing antibody. J of Virol. Mar,1255-1261
16.Bergman A,jarplid B & Svensson BM,(1990) Pathological findings indicativ
of distemper in european seals.Vet Micro.23:331-341
17.Binnendijk R,(1993)Human HLA class I and class II restricted cloned cyt-
otoxiC T lymphocytes identify a cluster of epitopes on the measles virus
fusion protein.J of Virol.Apr.2276-84
18.Blood DC & Radostits(1989)Veterinary medicine-seven ed.Billiere tindall.
London.p 838-41
19.Bostock CJ,barrett T & Crowther (1990) Characterisation OF the europian
seal morbillivirus.Vet Micro.23:351-60
20.Brown C,Mariner & Olander(1991) An immunohistochemical study of the pn-
umonia caused by peste des petits ruminants virus.Vet Path. 28:166-70
21.Brugger M,Jungi T, Zurbriiggen A and Vandevelde (1992) Canine distemper
virus increases procoagulant activity of macrophages.Virol. 190:616-23
22.Carrigan D & Knox K.(1990)Identification of interferon-resistant subpop-
ulation in sevral strains of measles virus: postive selection by growth
of the virus in brain tissu.J of Virol. Apr.1606-1615
23.Chndron N,Albert A,Jayaprakash R & Venkatesan R,(1991) Occurence of rin-
derpest in small wild rumminants.Ind J of An Sci. 61(11):1176-7
24.Csonka E(1990) Influence of the MV on the proliferation and protein sy-
nthesis.Acta Mic Hung. 37(2):193-200
25.Diallo A,(1990) Morbillivirus group:genome organization and proteins.Vet
Micro.23:155-163
26.Domingo M,pumarola M,ferrer L & Macro A,(1990) Morbillivirus in dolphins
Nathur.34:348
27.Ettinger SJ,(1989) Text book of veterinary internal medicin-Vol 2 . W.B.
Sanderscompany Philadelphia.P 82,301-303,601-602,829
28.Fazakerley J & buchmeiert MJ,(1993)Pathogenesis of virus inducced demy-
elination.Adv in Vir Res.42: 249-295
29.Fener F & White D,(1993) Veterinary virology -Second ed.Academic Press
Inc.Sandiego. P 30,471-486
30.Fraser CM,(1993) The merck veterinari manual-7th ed.Rahway,N.J USA
31.Friden T,Sowell A,Henning K,Huff D & Gunn A,(1992) Vitamin A levels and
severity of measles.Am J Dis Child.46(2):182-6
32.Galinski M, (1991) Paramyxoviridae :transcription and replication.Adva
in Vir Res.39:129-155
33.Gracey JF & Collins DS,(1992) Meat hygiene -ninth ed,Bailler Tindall p
359-60
34.Hirano A,(1992) The matrix proteins of neurovirulent subacute scleros-
ing panencephalitis virus and its acute measles virus progenitor are
functionally different.Proc Natt Acad Sci USA.89(18):8745-9
35.Horvath CM,(1992)Biological activity of paramixovirus fusion proteins:
factors influencing formation of syncytia.J of Virol.66(7):4564-9
36.Howard & Jimmiyl,(1993) Curent veterinary trapy 3 .W.B.Sanders company,
philadelphia.p 444-6
37.Howard BJ,(1987)Clinical and pathogenic microbiology. The CV Mosby com-
pany,Torento .p 808
38.Ismail IM & House J,(1990)Evidence of identification of pest des peti-
ts ruminants from goat in egypt.Arch Exp Vet.44(3):471-4
39.Joklik W Phil D ,(1992) Zinsser microbiology-20th ed. Hall internatio-
onal Inc. LOndon.822-4,1011-1015
40.Jubb & Kennedy,(1993) Pathology of domestic animals -4th ed. Academic
press,San Diego .Vol:1,2; p 108,425,617-23,628-9 & 159-63
41.Kennedy S,Kuiken T,Ross H,McNiver C & McAliski,(1992)morbillivirus inf-
ection in two common porpoises from the coasts of England and Scotland.
Vet Rec. 131:286-290
42.Kennedy S,Smyth A,Cush f,Duignan P & Platten M,(1989) Histopathologic
and immunocytochemical studies of distemer in seals.Vet Path.26:97-103
43.Kotani T,Jyo M,Odagiri & Horiuchi (1989) Canine distemper virus infec-
tion in lesser pandas.Jpn J Vet Sic.51:1263-6
44.Markoeitz L & Orenstein A,(1990) Measles vaccines.Ped Clin of N Am. 37:
603-25
45.Moench T,Griffin E,Obriect R,Vaisberg A & Johnson T,(1989)acute measles
in patients with and without neurological involvment: distribution of
measles virus antigen and RNA.The J of Inf Dis.158:433-442
46.Naniche D & Vario-Kerishnan G ,(1993) Human membrane cofactor protein
(CD46)acts as a cellular receptor for measles virus.J of Vir.67:6025-2
47.Norrby E,Kovamees J, Blixenkrone-Moller M & Orvell C, (1992) Humanized
animal viruses with special reference to the primate adaption of morb-
llivirus. Vet Mic.33:275-86
48.Osterhaus A,Groen J,Spijkers H & Vedder E,(1990)Mass mortality in seals
caused by a newly discoverd virus-like morbillivirus.Vet Mic.23:343-50
49.Palumbo P, (1992) population-based study of measles and measles immuni-
zation in human immunodeficiancy virus-infected children.Ped Inf Dis J
11(12):1008-14
50.Ramarao D, (1991) incidence of bovine rinderpest in andhara pradesh du-
ring 1976-1985. Ind J of An Sci.61(2)150-3
51.Root I & Bjorkman A,(1992)Suppresion of plasmodium falciparum infection
during concomitant measles influenz but not during pertussis. Am J Thr
Med Hyg.47(5):657-681
52.Shanthikumar SR,Malachi SA & Majiyagbe KA,(1985)Rinderpest outbreak in
freeliving wildlife in Nigeria.Vet Rec.177:469-70
53.Shaecther M,Medoff G & schiessinger D, (1989) Mechanisms of microbial
disease.Pub Williams & Wilkins ,Baltimore.p 335,471-80
54.Shigeta S,Mori S,Baba M,Ito M & Clercq E,(1992) Antiviral activities of
ribavirin,5-ethynyl-1-Beta-D ribofuranosylimidazole-4-carboxamid, and
6'-(R)-6'-C-methlneplanocin A against several ortho-and paramyxovirus-
es.Antimic Agen and Chem.36:435-9
55.Sinitsyna OA,(1990)Further attenuated measles vaccine. Res Virol.141(5)
517-31
56.Streissle G,Paessens A & Oedigert (1985) New antiviral compounds.Advan
in Vir Res.39:83-130
57.Taylor WP,Al Busaidy S & Barret T,(1990) The epidemiology of peste des
petits ruminants in the sultanate of Oman.Vet Mic.22:341-52
58.Wafula JS & Wamwayi HM,(1988)Development and distribution of rinderpest
virus antigen in experimentally infected goats.Vet Rec.123:199-200
59.White D,(1986)Medical virology-third ed.Academic press Inc.London,p137,
180,198,265,521-29
60.Wyde PR (1992) Measles virus replication in lungs of hispid cotton rats
after intranasal inoculation.Proc Soc Exp Biol Med.201(1):80-7
61.Wyngarder J,Smith LH & Bennett JC, (1992)Cecil textbook ofmedicine-19th
ed.WB Sanders company,Philadelphia.1798-1800,1825-7
62.Yanagi Y,Cubitt BA & Oldston M,(1992)Measles virus inhibits mitogen-in-
duced T cell prolifration but does not directly perturb the T cell act-
ivation process insid the cell.Virol.187:280-9
أعوذبالله من الشیطان الرجیم – بسم الله الرحمن الرحیم قل هوالله أحد الله الصمد لم یلد ولم یولدولم یکن له کفوا أحد. أللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم
ساقی بیار باده و حالم خراب کن یک جرعه در پیاله ماهم شراب کن ای آرزوی بندگی ات مانده بر دلم یا رب بیا و در دل ما انقلاب کن من عاشق پیاله ساقی کوثرم امشب دگر دعای مرا مستجاب کن سلام - خوش آمدید
جستجو | اخبارجهان |
| ||||||
|
دیکشنری e۱- e۲-fa-fa10 faG9- fa8- fa7-fa6-fa5-fa4- fa3-fa2-fa1 |
Paris, 27 May 2011 – The OIE national Delegates used the OIE Rinderpest Pathway to complete the recognition of the last handful of OIE member and non-member countries’ free status, based on a strict control of their epidemiological situation.
Resolution 18/2011, officially recognizing all 198 countries of the world with rinderpest-susceptible animal populations are free of the disease, was unanimously adopted.
پاریس – 6 اردیبهشت 1390( 27 مه 2011): نمایندگان Oie براساس کنترل شدید از وضعیت اپیدمیولوژیک بیماری طاعون گاوی در198 کشور عضو،در قطعنامه 18/2011 باتفاق آراء اعلام کردند که دامهای حساس به این بیماری،عاری از این بیماری هستند.
.
مطالب مرتبط:
تلفات طاعون گاوی به پایان رسید
کمبود تعداد دامپزشکان ،محدودیت عمده در زمینه امنیت جهانی غذا و سلامتی.
بسمه تعالی
ترجمه مهدی ابراهیمی
شنبه 7/3/90 27/5/2011 http://www.oie.int Word Organization for Animal Health:
سازمان جهانی OIEاعلام کرد:
بیماری طاعون گاوی در دنیا وجود ندارد: سازمان جهانی بهداشت دام بصورت کامل ،جهان را عاری از بیماری طاعون گاوی اعلام کرد