بسم الله الرحمن الرحیم
آنچه در ادامه برای استفاده شما ارایه شده ، قسمت اول از متن پایان نامه تحلیلی در خصوص پاتوژنز موربیلی ویروسها می باشد که در سال 1373 تهیه گردیده است.
بطور خلاصه این گروه از ویروسها در پزشکی ودامپزشکی اهمیت ویژه ای داشته و شناخت پاتوژنزآنها در کنترل ومبارزه با آنها ضروری می باشد. اعضا این گروه عبارتند از:
Morbillivirus | |
---|---|
Virus classification | |
Group: | Group V ((-)ssRNA) |
Order: | Mononegavirales |
Family: | Paramyxoviridae |
Genus: | Morbillivirus |
Type species | |
Measles virus | |
Species | |
Canine distemper virus |
Morbillivirus is a genus belonging to the Paramyxoviridae family of viruses in the order
Mononegavirales. Many members of the genus cause diseases, such as rinderpest and measles, and are highly infectious.
منبع:http://en.wikipedia.org/wiki/Morbillivirus
این پایان نامه در هشت فصل تهیه گردیده است وجا دارد که از زحمات استاد فرزانه جناب آقای دکتر کیوانفر تشکرنمایم:
بسمالله الرحمن الرحیم
اَلا بِذکْرِاللَّه تَطْمَئِن القُلوب
دانشگاه تهران
دانشکده دامپزشکى
سال تحصیلى : 74-1373شماره پایاننامه : 2356
پایان نامه :
براى دریافت درجه دکتراى دامپزشکى از دانشگاه تهران
موضوع :
تحلیلى بر موربیلىویروسها از دید پاتوژنز
نگارش :
مهدى ابراهیمى جعفرى
هیئت داوران :
جناب آقاى دکتر هادى کیوانفر دانشیار دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران
(استاد راهنما و رئیس هیئت داوران)
جناب آقاى دکتر رضا نقشینه استاد دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران (داور)
جناب آقاى دکتر محمدقلى نادعلیان دانشیار دانشکده دامپزشکى دانشگاه تهران (داور)
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول - موربیلى ویروسها 5
الف - آشنایى کلى با موربیلى ویروسها 6
1 - اعضاء خانواده پارامیکسوویریده 6
2 - خصوصیات موربیلى ویروسها 8
3 - سازمان ژنى 10
4 - ساختمان و عملکرد پروتئینهاى ساختمانى 12
ب - تکثیر موربیلى ویروسها 19
الف: اتصال، نفوذ و بدون پوشش شدن ویروس 21
ب - نسخهبردارى، ترجمه و تکثیر RNA 22
ج - بلوغ 23
فصل دوم - همهگیرى شناسى 24
1 - سرخک 25
2 - بیمارى سگهاى جوان 27
3 - بیمارى دیستمپر فکها 28
4 - طاعون گاوى 29
5 - طاعون نشخوار کنندگان کوچک 32
فصل سوم - علائم بیمارى حاصل از موربیلى ویروسها 33
الف - علائم ماکروسکوپیک 34
1 - بیمارى سرخک 34
2 - بیمارى سگهاى جوان 37
3 - بیمارى دیستمپر فکها 39
4 - طاعون گاوى 39
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 41
ب - ضایعات میکروسکوپیک 42
فصل چهارم - مکانیسمهاى دفاعى و بیماریزایى 45
الف - ایمنى غیراختصاصى 46
عوامل ژنتیک و گونهاى 46
عامل سن 47
عوامل محیطى 47
عوامل تشریحى (آناتومیک) 48
انترفرونها و سایر عوامل هومورال 48
پاسخ آماسى 49
فاگوستیوز 50
عوامل متابولیک 51
ب - ایمنى اختصاصى یا اکتسابى 51
1 - ایمنى اختصاصى غیرفعال 51
2 - ایمنى اختصاصى فعال 51
ایمنى هومورال 51
ایمنى یاختهاى 53
ج - خاطره ایمنولوژیک و واکسیناسیون 58
د - تأثیر موربیلى ویروسها برسیستم ایمنى 59
فصل پنجم - پاتوژنز 61
1 - سرخک 64
2 - بیمارى سگهاى جوان 68
3 - بیمارى دیستمپر فکها 71
4 - طاعون گاوى 71
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 72
فصل ششم - تشخیص 73
1 - سرخک 74
2 - بیمارى سگهاى جوان 74
3 - طاعون گاوى 75
فصل هفتم - پیشگیرى، کنترل و درمان 77
1 - سرخک 78
2 - بیمارى سگهاى جوان 79
3 - بیمارى دیسمپر فکها 80
3 - طاعون گاوى 80
4 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک 82
فصل هشتم - نتیجه و بحث 83
خلاصه فارسى 86
خلاصه انگلیسى 88
منابع 90
مقدمه
سپاس بى پایان جهان آفرینى را سزاست که هستى را پر از اسرار قرار داده و محصول آنرا موجودى اسرارآمیزتر به نام انسان و درود فراوان بر ستودهترین فرزند آدم محمد (صلى الله علیه و اله و سلم) و اهلبیت پرفضیلت او.
در مورد بیماری هاى مختلف آنچه که موردنظر اطرافیان و فرد بیمار و یا صاحب دام مىباشد پیشبینى بیمارى است و توجه پزشک و دامپزشک، هم به تشخیص و هم به پیشبینى است. براى ارائه یک قضاوت منطقى و مستدل در مورد کنترل، پیشگیرى و درمان بیمارى، دانستن سیر بیماریزایى عفونت لازم است. طبق تعریف سلسله رویدادهایى که از بدو پیدایش ضایعه تا توسعه کامل آن رخ مىدهند را سیر بیماریزایى یا پاتوژنز مىنامند. به عبارت دیگر سیر بیماریزایى همان نحوه وقوع اختلالات یا سیر مرحله به مرحله وضعیت طبیعى به سمت وضعیت غیرطبیعى از نظر فعالیتى و شکل ظاهرى مىباشد.(3)
در میان عوامل بیماریزاى عفونى، جنس موربیلى ویروس از نظر بیماری هاى انسانى و حیوانى اهمیت فراوان دارد. شناسایى بیماری هاى ایجاد شده به وسیله آنها به گذشته دور برمىگردد و مطالعات اخیر مطالب جالبى را در مورد پاتوژنز آنها مشخص کرده است. بیماری هاى ایجاد شده به وسیله اعضاء این گروه عبارتند از: سرخک در انسان، طاعون در نشخوارکنندگان بزرگ و کوچک، بیمارى دیستمپر در سگسانان و برخى جوندگان، و نوعى که اخیراً شناخته شده در بعضى پستانداران آبزىد. عوامل این بیماری ها مانند سایر ویروسهاى بیماریزا باید به بدن - به مبحث ایمنولوژى مراجعه شود.
میزبان وارد شده و با سلولهاى حساس تماس حاصل نمایند. سپس در آن سلولها تکثیر یافته و موجب آسیب سلولى گردند.
سرخک بیمارى عفونى حاد و خطرناکى است که اولین بار به وسیله دانشمند مسلمان ایرانى زکریاى رازى بطور مستدل مورد بحث قرار گرفته است (2، 52). با وجود کاهش چشمگیر این بیمارى در کشورهایى که اقدام به واکسیناسیون وسیع واجبارى آن کردهاند همچنان در اغلب کشورهاى جهان یکى از علل مرگ و میر کودکان مىباشد.
طبق برآورد سازمان بهداشت جهانى در سال 1980، 5/2 میلیون نفر (هر 5 دقیقه یک نفر) و تا سال 1989 هر سال 5/1 میلیون کودک در اثر ابتلاء به سرخک جان خود را از دست دادهاند (44).
دیستمپر بیمارى حاد، واگیردار و خطرناک سگها در سراسر دنیا مىباشد. عامل بیمارى معمولاً در حیوانات جوان 3 تا 6 ماههاى که ایمنیت انتقالى مادریشان رو به پایان است بیماریزا است. واگیرى بیمارى تا 70% و تلفات آن بسته به سویه تا 90% است. مبتلایان و تلف شدگان از این بیمارى به تنهایى بیش از مجموع سایر بیماری هاى ویروسى سگ مىباشند (27).
از موارد قابل توجه آن است که همانند پان آنسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد ناشى از سرخک در انسان (SSPE) آنسفالیت مزمن ناشى از دمیلینه شدن (ODE) در سگهایى که سابقه ابتلاء درمانگاهى به دیستمپر را داشته و یا نداشتهاند شرح داده شده است (25).
طاعون گاوى بیمارى است حاد و کشنده که زوج سمان اهلى و وحشى به ویژه گاو و گاومیش به آن حساس مىباشند، منشأ بیمارى آسیا بوده و بروز شکل همهگیر بیمارى به صورت آفتى براى گاو و گاومیش در مناطق غیربومى سابقه طولانى دارد و به دلیل اهمیت بیمارى است که گفته مىشود. انگیزه اصلى مطرح شدن دامپزشکى (چه از نظر علمى و چه از نظر خدماتى) ج به شکل کنونىج در تمامى دنیا مبارزه با این بیمارى خساراتزاى بىدرمان بوده است. براساس تمام مدارک و شواهد موجود بیمارى طاعون گاوى در کشور ما بومى نبوده ولى موارد شیوع و همه گیرى آن سابقه طولانى داشته است و اولین موردى که گزارش مدونى از آن در دست است سال 1295 مىباشد (4).
طاعون نشخوارکنندگان کوچک بیمارى مهم و کشندهاى است که تلفات آن در بز و گوسفند 60 تا 90 درصد مىباشد. این بیمارى توانایى آلوده سازى گاو را به شکل تحت درمانگاهى دارد. سابقه این بیمارى به 1942 میلادى برمىگردد و هماکنون اختصاصى به افریقاى غربى داشته و بعضاً در نقاطى چون، شبه جزیره عربستان (25، 29) و هندوستان دیده مىشود (20).
در 1988 میلادى یک واگیرى شدید در بین فکهاى دریاى شمال و بالتیک در اروپا دیده شد، براساس نتایج بررسی هاى پاتولوژى و منوکلونال آنتىبادى پروتئینهاىCDV ,RPV(25) و سایر آزمایشات ایمنولوژى، میکروسکوپ الکترونى و آلودهسازى تجربى سگهاىSPF مشخص شد که عامل بیمارى باید یک موربیلى ویروس جدید بوده باشد (14، 41، 48) تعداد تلفات حاصله در این واگیرى حدود 18000 فک برده است. همچنین صدها دلفین در دریاى مدیترانه و تعدادى Porpoise (نوعى فک بزرگ) هم به عاملى مشابه دیستمر مبتلا شدهاند (11 و 26 و 41) غیر از همهگیری هاى وسیع و تلفات بسیار زیاد ناشى از موربیلى ویروسها، نکته قابل توجه دیگرى که در این جنس به چشم مىخورد تشابه ساختمان، خصوصیات آنتىژنى و نهایتاً سیر بیماریزایى در آنها است. اغلب درگیرى با هر یک از اعضاء این جنس موجب ایجاد ایمنیت نسبى در مقابل سایرین مىشود). به مبحث واکسیناسیون مراجعه شود.(
با توجه به جایگاه ویژه موربیلى ویروسها در پزشکى و دامپزشکى و اهمیت تحقیقات جدید بر روى آنها از فروردین ماه سال 72 تصمیم به جمعآورى آخرین اطلاعات در این زمینه گرفتم. در این پایاننامه سعى بر آن بوده که بیماری هاى حاصل از موربیلى ویروسها با تأکید بر پاتوژنز بررسى شود و از حاشیه پردازى تا حد امکان پرهیز به عمل آمده است. مثلاً در رابطه با تاریخچه، اپیدمیولوژى، تشخیص و کنترل چکیدهاى از مطالب با اهمیت جمعآورى شده و براى کسب اطلاعات بیشتر منابعى معرفى گردیده است که علاقهمندان مىتوانند به آنها مراجعه کنند. امید است که مورد استفاده دانشجویان و دانش پژوهان محترم واقع گردد.
فرصت را غنیمت شمرده در پایان از زحمات کلیه اساتید کوشا و محترمى که تاکنون افتخار شاگردیشان را داشتهام، به ویژه استادگرامى جناب آقاى دکتر کیوانفر که بذل محبت فرموده و در تدوین این پایان نامه راهنما و مشوقم بودهاند و همچنین اعضاء محترم هیئت داوران نهایت تشکر را دارم.
و منا... توفیق
22/3/73
مهدى ابراهیمى جعفرى
فصل اول
موربیلى ویروسها
الف - آشنایى کلى با موربیلى ویروسها
1 - اعضاء خانواده پارامیکسوویریده
2 - خصوصیات موربیلى ویروسها
3 - سازمان ژنى
4 - ساختمان و عملکرد پروتئینهاى ساختمانى
ب - تکثیر موربیلى ویروسها
الف: اتصال، نفوذ و بدون پوشش شدن ویروس
ب - نسخهبردارى، ترجمه و تکثیرRNA
ج - بلوغ
الف - آشنایى کلى با موربیلىویروسها
موربیلى ویروسها یکى از سه جنس خانواده پارامیکسوویریده مىباشند. معیار تقسیمبندى اعضاء این خانواده براساس حضور یا فقدان هماگلوتینین (H) و نورامینیداز (N)در سطح غشاء ویروس مىباشد. موربیلى ویروسها فقط داراى هماگلوتینین بوده و اعضاء این جنس از نظر آنتىژنى تشابه زیادى با یکدیگر دارند و توانایى ایجاد بیمارى همهگیر حاد و در بعضى موارد عفونت پایدار غیرسیتوسیدال را دارند. تمام آنها در کشتهاى سلولى تکثیر یافته و معمولاً اثر سیتوپاتیک خفیفى همراه با ضمائم متعدد درون سیتوپلاسمى و یا درون هستهایى اسیدوفیلیک ایجاد مىکنند. تشکیل سینسىشیال و اتصال گلبولهاى قرمزهذ از خصوصیات عمده آنها مىباشد. گلیکوپروتئینهاى غشاء در امر اتصال و امتزاج به سلول میزبان نقش عمدهاى ایفا مىکنند. ژنوم RNA در این ویروسها عفونتزا نیست و لازم است که از روى ژنوم آنها ملکولهاى RNA کوچکتر رونویسى گردد که مکمل ژنوم بوده و به عنوانm RNAعمل مىنماید (5، 10، 13، 15، 29). هماکنون پس از بررسى اجمالى اعضاء پارامیکسوویریده به بحث و توضیح درباره ساختمان و خصوصیات بیولوژیکى موربیلىویروسها وسپس تکثیرآنها مىپردازیم.
1 - اعضاء پارامیکسوویریده
پارامیکسوویریده خانوادهاى از ویروسها RNA را شامل مىشود که بیماری هاى مهمى را در انسان و حیوانات ایجاد مىکنند. قابل ذکر است که ویروس بیمارى سرخجه (روبلا) اگرچه به خاطر خواص فیزیکى و شیمیایى تحت عنوان یک توگا ویروسر طبقهبندى مىشود، اما از نظر اپیدمیولوژى با پارامیکسوویروسها شباهت دارد. اعضاء خانواده پارامیکسوویریده به تفکیک در جدول 1-1 ذکر گردیده است (25، 32).
جدول 1-1 : اعضاء خانواده پارامیکسوویریده
جنس نوع ویروس |
| |
1 – پارامیکسوویروس | ویروس پاراآنفلوانزاى طیور ویروس پاراآنفلوانزاى گاو ویروس پاراآنفلوانزاى انسانى تیپ 1، 2، 3، 4 ویروس اوریون بیمارى نیوکاسل | |
2 - موربیلى ویروس | ویروس بیمارى سرخک ویروس بیمارى سگهاى جوان ویروس بیمارى دیستمپر فکها ویروس بیمارى طاعون گاوى ویروس بیمارى طاعون نشخوارکنندگان کوچک | |
3 - پنوموویروس | ویروس سنسىشیال تنفسى انسان ویروس سنسىشیال تنفسى گاو ویروس ذاتالریه موش | |
2 - خصوصیات موربیلى ویروسها
خصوصیات این ویروسها به شرح زیر است:
شکل این ویروسها متغیر بوده و بهصورت کروى یا رشتهاى دیده مىشوند. واجد غشاء لیپوپروتئینى هستند که از سیتوپلاسم سلول میزبان هنگام خروج ویروسF مىشود و از خارهایى پوشیده شده است (5، 10، 15، 29).
ترکیباتى که در ساختمان آنها وجود دارد عبارت است از: RNA (%1)، پروتئین (%73) لیپید (%20) و کربوهیدرات (%6) (5).
شکل 1-1 : شکل شماتیک موربیلى ویروس و پروتئینهاى آن
قطر آنها 300-150 نانومتر و داراى ژنوم یک تکه و خطى RNA از نوع تک رشتهاى و با حس منفى مىباشند. وزن ملکولى ژنوم 106x7-5 دالتون (حدود 15000 نوکلئوتید) و حاوى kb 20-18 اطلاعات ژنتیکى است که در مقایسه با ارتومیکسوویروسها غیرسگمانته بودن ژنوم فرصت هرگونه نوترکیبى را منتفى مىسازد، به عبارت دیگر همه موربیلى ویروسها از نظر آنتىژنى پایدار مىباشند.
قطر نوکلئوکپسید مارپیچى آنها 18 نانومتر است. در سیتوپلاسم تکثیر مىبابند و جهت رونوشتبردارى از RNA واجد آنزیم ترانسکریپتازپر مىباشند. پس از پایان مراحل تکثیر، به صورت جوانه زدن از غشاء پلاسمایى، سلول میزبان راترک مىکنند.
تا 8 پروتئین ساختمانى در آنها شناخته شده است. سه پروتئین (نوکلئوپروتئین پروتئین Mزرگ و فسفوپروتئین) همراه RNA در ساختمان نوکلئوکپسید شرکت کرده و احتمالاً در فعالیت نسخهبردارى و ریپلیکاسیون RNA دخیل هستند. سه پروتئین (ماتریکس امتزاجى و هماگلوتینین) در تشکیل پوشش ویروسى شرکت مىکنند و عملکرد دو پروتئین V وC ناشناخته است. (5، 15، 25، 29، 32، 5) فعالیتهاى گلیکوپروتئینهاى سطحى باعث تمایز سه جنس موجود در خانواده پارامیکسوویریده شده است (15، 29).
نسبت به حرارت ( C 56)، 3 =pH و حلالهاى چربى حساس هستند و مقاومت بیولوژیک آنها به شرح زیر است:
ویروس سرخک: این ویروس بیش از دو هفته در حرارت 4 تا 22 درجه سانتىگراد و به مدت چندین ماه در حالت منجمد در 15- تا 79- درجه سانتىگراد باقى مىماند. سرماى خشک ویروس را به خوبى حافظت مىکند (اگرچه عفونتزایى آن کاهش مىیابد). فرمالدئید به غلظت 025/0 درصد در دماىC 37 و به مدت 4 روز عفونتزایى ویروس را بدون تغییر فعالیت ثبوت عامل مکمل از بین مىبرد (10).
ویروس طاعون گاوى: ویروسى است ناپایدار و نسبت به نور، گرما و خشکى بسیار حساس مىباشد و به همین جهت در محیط خارج از بدن دوامى ندارد. مطالعات انجام شده نشان مىدهد که ویروس دفع شده در مدفوع دامهاى بیمار بیش از نیم ساعت در خاک زنده نمىماند و نیز بقاء عفونت در ساختمان و وسایل موجود در دامدارى بیش از 5-2 روز در سطح مرتع بیش از 36 ساعت طول نمىکشد (4). این ویروس در لاشه در حال فساد بزودى غیرفعال مىشود (در شرایط گرمسیرى طى چند ساعت)، در حالىکه در کود حدوداً به مدت 48 ساعت به شکل عفونى باقى مىماند. بقاء ویروس در دماى 5 درجه سانتىگراد در گوشت، طحال و عقدههاى لمفاوى براى 3-2 روز و در دماى ى25- درجه سانتىگراد براى چند هفته تا یکسال مىباشد. براى ضدعفونى سود، دترژنتها و همه گندزداهاى تجارى مفید هستند (29، 33، 36).
ویروس دیستمپر: در دماىC 37 خیلى سریع و در دماى اطاق طى چند ساعت غیرفعال مىشود و مانند موارد قبلى ضدعفونى کنندهها به سهولت آنرا بىاثر مىنمایند (29).
3 - سازمان ژنى
سازمان ژنوم ویروس سرخک بطور کامل و ویروس سگهاى جوان و طاعون گاوى تاحد زیادى مشخص گردیده است (شکل 2-1) (25).
در هر انتهاى رشته RNA ویروس یک ناحیه کوچک به نام راهنما وجود دارد (56 نوکلئوتید
شکل 2-1 : نقشه ژنى موربیلىویروسها
در سمت انتهاى َ3 و 37 نوکلئوتید در سمت انتهاى م5) که بنظر مىرسد حاوى یک نقش آغازگر براى اتصال پلىمراز به الگوى اولیه نوکلئوکپسید و یک ردیف ژنى براى پوششدار کردن ژنهاى تازه ساخته شده بوسیله نوکلئوپروتئین Mاشد. هر ژن بوسیلهUCCC وUCCU شروع مىشود و بوسیله ترىنوکلئوتیدGAA (درH وL بوسیلهGCA) ادامه مىیابد. RNA پلىمراز به انتهاى م3 ژن متصل شده و نسخهبردارى آن با پیامبرهاى منوسیسترونیکٌز که احتمالاً بیانگر پیام «آغاز و پایان» است شروع مىگردد در این مرحله ترىنوکلئوتیدGAA به عنوان یک کاهش دهنده عمل مىکند. البته گاهى آنزیم موفق بهپرش ازاین ناحیهنشدهوmRNAغیرطبیعىساختهمىشود (25).
مطالعات کلون ملکولى و تجزیه ردیف ژنى ویروسهاى مختلف، مرزهاى انتهایى ژنm RNA براى چند عضو پارامیکسوویریده نشان داده است که مرتب شدن ژنها در آنها متفاوت است (جدول 2-1).
جدول 2-1 : ترتیب ژنهاى پارامیسکوویریده (32)
تجزیه ژنتیکى یک روش دستیابى قوى در فهم ساختمانى و فونکسیون ژنوم ویروسى، نوع محصولات ژنى و نقش آنها در عفونت و بیمارى است. گوناگونى خصوصیات ویروسى اهمیت به سزایى در طب انسانى و دامى دارد. ویروسهایى که داراى آنتىژنهاى ثابت در سطح خود هستند (مثل موربیلى ویروسها) توسط واکسیناسیون قابل کنترل مىباشند.
در سالهاى اخیر کوششهاى زیادى در جهت بررسى صفات واعمال ویروسهاى حیوانى از طریق تجزیه ژنتیکى به عمل آمده است. این کوششها شامل انتخاب ویروسهاى موتانت مناسب، بررسى ساختمان نقشههاى ژنتیکى و مطالعه اعمال و تولیدات ژنهایى است که در آنها موتاسیون (تغییرات ساختمان ژنوم) اتفاق افتاده است. بطور طبیعى میزان موتاسیون در سلولهاى RNA نسبت بهDNA بیشتر است. از ویروسهاى موتانت گاهى براى تهیه واکسن استفاده مىشود. موتاسیون همچنین مىتواند به علت عادت کردن ویروس به میزبان یا محیط کشت جدید باشد. براى ایجاد موتاسیون تجربى دوطریق موسوم است: 1 - عادت دادن ویروسهاى بیماریزا به حیوانات آزمایشگاهى و کشت سلول، 2 - کاهش حدت ویروس به وسیله تزریق آن به میزبان غیرطبیعى. این مراحل به وسیله موتاسیونهاى خودبخود و در مواردى به وسیله نوترکیبى ژنتیکى با انتخاب موتانتهاى موردنظر ادامه مىیابد. این تجربه وقتى موفق است که علائم بیمارى در میزبان نامناسب به وجود آید (5، 9، 29).
4 - ساختمان و عملکرد پروتئینهاى ساختمانى
الف - ساختمان و عملکرد پروتئین امتزاجى
پروتئین امتزاجىF یک عامل کلیدى در عفونت و پاتوژنر پارامیکسوویریده محسوب مىشود. این پروتئین Mهنظر مىرسد شدیداً بین افراد موربیلى ویروس حفظ مىشود. در حالیکه پروتئینH تغییرپذیرى بیشترى را نشان مىدهد. پروتئینF واسطهاى جهت امتزاج پوشش ویروسى با غشاء پلاسمایى سلول میزبان (که مرحله ضرورى براى شروع عفونت است) مىباشد. همینطور باعث امتزاج سلول به سلول شده و بدین ترتیب انتشار مستقیم ویروس از سلولى به سلول دیگر را امکانپذیر مىکند. پدیده اخیر موجب تشکیل سن سىشیومهاى بزرگى مىگردد (سلولهاى ژانت ) که مشخصه عفونتهاى پارامیکسوویروسى است. (شکل 3-1).
شکل 3-1 : سلولهاى جایانت و گنجیدگیهاى داخل سیتوپلاسمى در آلوئولهاى ریه مبتلا به دیستمپر (5).
پروتئینF که تا حدى شبیه به هماگلوتینین در ویروس آنفلوانزا مىباشد به صورت یک پیشساز غیرفعال به نامF0 سنتز مىشود. براى به دست آوردن فعالیت بیولوژیک پیشساز مزبور باید توسط یک پروتئاز خارج سلولى شکاف برداشته و تولید دوزیر واحد بنماید یعنىF1وF2 که توسط یک باند دىسولفید به هم متصل مىباشند. این شکاف باعث ایجاد یک انتهاى آمینى هیدروفوبیک (روىF1) مىشود که مىتواند موجب امتزاج غشاء شود. شکاف باید رخ دهد تا عملکردهاىهمولیتیکوامتزاج فعالشود، درغیراینصورتذرات ویروسى غیرآلودهکننده هستند.
در شرایطinvitro توانایى ایجاد عفونت و بیماریزایى ویروس بستگى به حضور پروتئاز سلول میزبان دارد و احتمالاً عمدهترین عامل تعیین کننده تروپیسم بافتى و محدوده میزبان در شرایط invitro میباشد4).
سکانس انتهاى آمینى هیدروفوبیکى که توسط شکاف F1 یجاد شده شدیداً در میان پارامیکسوویروسها حفظ گردیده و با انتهاى N- درHA2 انفلوانزا همولوگ مىباشد. الیگوپپتیدهاى سنتتیک مشابه با انتهاى N- درF2 ریپلیکاسیون ویروسى را در شرایطinvitro (توسط مکانیسمى ناشناخته) مهار مىکنند و به عنوان عوامل ضدویروسى بالقوهاى به حساب مىآیند.
پروتئینF به سهولت موجب امتزاج سلولى درpHیعى مىشود در حالىکه ویروس آنفلوانزا براى امتزاج سلولى به واسطهHA2 نیازبهpHپائین دارد. اگر پروتئاز خارج سلولى مناسب حضور داشته باشد ملکولهاىF0 روى سطح سلولى شکاف برخواهند داشت. پروتئین F1 فعال شده بعداً مىتوانند سبب امتزاج سطوح سلولى مجاور شود. این روند به ویروس در حال ریپلیکاسیون اجازه مىدهد که از یک سلول به سلول بعدى پخش شود و بدینوسیله از
شکل 4-1 : آغاز عفونت با موربیلىویروسها
آنتىبادی هاى در گردش خون بگریزد. اگر واکسنهاى ضدپارامیکسوپروسى بخواهند مؤثر باشند باید باعث ایجاد آنتىبادى علیه هم پروتئینFو هم آنتىژن هماگلوتینین شوند در غیراینصورت میزبان نمىتواند از انتشار مستقیم سلول به سلول ویروس جلوگیرى کند. این موضوع را به عنوان علت عدم موفقیت واکسنهاى پارامیکسوویروسى غیرفعال شده (که در گذشته آزمایش شدهاند) مطرح کردهاند(5، 25، 29، 32، 35).
ب - پروتئین هماگلوتینین (H)
دومین گلیکوپروتئین غشایى است که موجب اتصال ویروس به سلول میزبان مىشود. (در پارامیکسوویروس این وظیفه به وسیله پروتئینى که داراى فعالیت توأم هماگلوتینین و نورامینیداز است انجام مىگیرد و در موربیلى ویروس فقط خاصیت هماگلوتینى موجود است و در پنوموویروسها هیچکدام) در حقیقت ویروس سرخک تنها موربیلى ویروس است که واجد خاصیت هماگلوتینین است. البته در سرم مبتلایان به سایر اعضاء این جنس هم خاصیت ضد هماگلوتینین ویروس سرخک وجود دارد. پروتئینهاىH وFموجب ایجاد پادتن خنثى کننده مىشوند و بهنظر مىرسد پادتن ضدF مؤثرتر از پادتن ضدH باشد.
این پروتئین یک ناحیه عمده آب گریزدر نزدیک ان - ترمینال دارد که گمان مىرودعملی مشابه لنگر داشته و به داخل غشاء فرو مىرود. پروفیل، آب گریز کاملاً حفاظت شدهاست. (25).
پ - نوکلئوپروتئین
نوکلئوپروتئین (N) یک پروتئین عمده ویروسى است که ژنوم را پوشانده و از آن محافظت مىنماید. این پروتئین نسبت به پروتئولیز بین سلولى حساسیت شدید دارد. علىرغم نقش یکسانى که نوکلئوپروتئین در موربیلى ویروسها دارد، ما هم اکنون نمىدانیم که چرا در ویروس طاعون گاوى این پروتئین Mزرگتر است. پروتئین N نقش مهمى در واکنشهاى آنتىژنى متقاطع بین موربیلى ویروسها دارد.
البته مطالعات منوکلونال آنتىبادى وجود اختلافاتى را در ساختمان نوکلئوپروتئینها نشان داده است و چنین به نظر مىرسد که ویروس طاعون گاوى قدیمىترین ویروس در این جنس مىباشد که بعد از آن ویروس دیستمپر و طاعون نشخوارکننده کوچک از آن پدید آمدهاند. در مطالعات روى ژن مولد نوکلئوپروتئین ویروس سرخک و دیستمپر سه ناحیه مشخص شده است: تشابه نسبى در انتهاى َ5، تشابه زیاد در ناحیه میانى و مقدار کم یا عدم تشابه در انتهاى َ3. مقایسههاى مشابهى درباره ویروس طاعون نشخوارکننده کوچک و ویروس سرخک بیانگر وجود تشابه زیاد یا نسبى در میان تمامm RNAهاى نوکلئوپروتئین مىباشد.
همچنین با وجود مشخص نشدن ترتیب ژنى ویروس طاعون گاوى، مشابهتهایى بین این ویروس با ویروس سرخک مشاهده شده است. از این مطالعات چنین بهنظر مىرسد که در مقایسه با دیستمپرژن نوکلئوپروتئین در ویروسهاى سرخک و طاعون نشخوارکنندگان بزرگ و کوچک شباهت بیشترى با هم دارند (25).
ت - پروتئین وابسته به پلىمراز
پروتئین P مانند پروتئین N نسبت به پروتئولیز بسیار حساس است، وزن ملکولى آن بین 70 تا 80 کیلو دالتون بوده و گمان مىرود در نسخهبردارى و همانندسازى RNA (همانند پروتئین NS در ویروس تورم دهانى تاولى) نقش داشته باشد (25)(صفحه16)
ث - پروتئین غیرساختمانى (C)
به وسیله بررسى ردیف ژنهاى P در ویروس سرخک متوجه شدهاند که این ژن دو پروتئین را مىسازد که یکى اختصاص به فسفوپروتئین دارد (507 اسید آمینه) و دیگرى که کوتاهتر از اولى است ایجاد یک پروتئین Mا 180 اسید آمینه مىنماید به نام پروتئینC. این پروتئین تنها در سلولهاى عفونى یافت مىشود. ژن P در ویروس دیستمپر هم همین حالت را دارد ولى در ژن ویروس طاعون نشخوارکنندگان هنوز وضعیتى مشابه شناخته نشده است. (البته پروتئینCدر آنها شناسایى شده است.)
عملکرد پروتئینC در بیولوژى ویروس به خوبى مشخص نشده است. این پروتئین در سلولهاى آلوده به ویروس سرخک در هسته و سیتوپلاسم به همراه نوکلئوکپسید وجود دارد و تصور مىشود که در نسخهبردارى یا تکثیر RNA نقش داشته باشد. البته در مطالعه ویروس سندایى در شرایطinvitro مانع سنتز RNA نشده است (25).
ج - پروتئین ماتریکس (M)
پروتئین M هم مانند پروتئینهاى C,P,N به راحتى در شرایطinvitro تکثیر مىیابند. این پروتئین در زیر غشاء لیپیدى دو لایه (که در اثر جوانه زدن از سلول میزبانF مىشود) و بین پروتئینهاى سطحى (H وF) و نوکلئوکپسید قرار مىگیرد (ش 5) بهنظر مىرسد این پروتئین در طى مراحل بلوغآس ویروس و آزادسازى ویریونهاى جدید نقش مهمى را به عهده دارد. SSPE و ODEدو بیمارى مزمن عصبى هستند که به واسطه عفونت پایدار ویروسهاى سرخک و دیستمپر در میزبانهایى مجزا به وجود مىآیند (رجوع شود به مباحث بعد). نقائصى در نسخهبردارى ژن M ، ترجمهm RNAو استحکام پروتئین M باعث ایجاد عفونت پایدار ویروس
در بعضى موارد نادر مىگردد.
در حقیقت ناتوانى در بیان ژنى چند پروتئین ویروسى (و نه فقط پروتئین ماتریکس به تنهایى) باعث پایدارى ویروس سرخک و شاید دیستمپر مىگردد (25، 52).
چ - پروتئین Mزرگ (L)
این پروتئین Mه همراه پروتئینهاى P ، N و RNA در تشکیل نوکلئوکپسید نقش دارد. از نظر فیزیکى ترتیب و اندازه اسیدهاى آمینه آن در بین افراد خانواده مشابهت زیادى داشته و بین 2165 تا 2233 اسید آمینه دارد ولى بار الکتریکى خالص آنها کاملاً متفاوت مىباشد (صفر تا 42+). این پروتئین Mا وزن ملکولى 200 تا 247 کیلودالتون جزء بزرگترین پروتئینها در ویروسها مىباشد و اعتقاد بر آن است که پروتئین L آنزیمى است که عملکردهاى چندگانه دارد و مهمترین نقش آن به صورت یک آنزیم پلىمرازُّ مىباشد. همچنین بهنظر مىرسد که در پوششدار کردن ، متیلاسیون و پلىآدنیلاسیونm RNAهاى مختلف و تولید رشتههاى هدایت کننده مثبت و منفى شرکت داشته باشد (25، 29، 32).
ب - تکثیر موربیلى ویروسها
تکثیر موربیلى ویروسها و مکانیسمهاى پیچیده آن محور تجربیات و آزمایشات مهمى در ویروس شناسى است که توضیح مفصل آن از حوصله این بحث خارج بوده و تنها به ارائه مطالبى که مىتواند در زمینه پاتوژنز اهمیت داشته باشد بسنده مىکنیم. این ویروسها همچنانکه به سلول زنده و آنزیمهاى آن جهت تأمین انرژى مورد نیاز و فعالیتهاى متابولیک احتیاج فراوان دارند، واجد تمام اطلاعات لازم ژنتیکى براى تولید و تکثیر هستند. تمام آنزیمها و پروتئینهاى ساختمانى آنها که در سلول تولید مىشود بستگى کامل به اطلاعات ژنتیکى ویروس و مقدار آن دارد (9). این ویروسها فقط در درون سلولهاى زندهاى که داراى فعالیتهاى حیاتى عادى بوده و در متابولیسم آنها اختلالى وجود نداشته باشد قادر به تکثیر مىباشند.
در حقیقت این خود ویروس نیست که تکثیر مىیابد بلکه سلول میزبان است که آنرا مىسازد یعنى همانند سایر ویروسها هرگز ویروسى به طور مستقیم از ویروس دیگربه وجود نمىآید و هر ویروس، ساخته کارخانه سلولى است. سلول میزبان باید انرژى، تشکیلات لازم براى سنتز و مواد پیشساز با وزن ملکولى کم براى سنتز پروتئینها و اسیدهاى نوکلئیک ویروسى را فراهم نموده و سپس با کد ویروسى آنها را سنتز نماید.
آزمایشات مختلف و مطالعات میکروسکوپ الکترونى و بعضى از آزمایشات بیوشیمیایى تاحدى واکنشهاى ویروس و سلول رامشخص نموده که به سه گروه اصلى تقسیم مىشوند: 1 - حالت لایتیک 2 - حالت پایدار 3 – لیزوژنى . در میان این سه حالت نوع لایتیک و پایدار در مورد موربیلى ویروسها مورد تأیید قرار گرفته است (10). در حالت لایتیک ویروس بعد از ورود به درون سلول در آن تکثیر مىیابد. سپس سلول را لیز کرده و ویریونهاى تولید شده از سلول رها مىگردند. چرخه لایتیک که منجر به انهدام سلولى مىشود در کشت سلولى، سیتوسیدال بوده و معمولاً بر اثر آلودگى سلول با ویروس بیماریزا ایجاد مىشود. علاوه بر چرخه عفونى سیتوسیدال، واکنش دیگرى که غیر سیتوسیدال مىباشد یعنى حالت پایدار نیز ممکن است رخ دهد. در این حالت، ویروس به مدت طولانى در سلول تولید شده و سلول آلوده زنده مىماند. (مانند حالت SSPE و ODE) (10).
دوره تکثیر ویروسها را ممکن است کم و بیش به چند مرحله متوالى تقسیم کرد، اما باید توجه داشت که امکان تداخل هر یک از این مراحل در مرحله بعدى وجود دارد. این مراحل متوالى به ترتیب زیر است:
1 - اتصال یا جذب به سلول 2 - ورود به سلول
3 - لخت شدن یا انداختن پوسته پروتئینى ویروس که به دوره محاق (زمان ناپدید شدن ویروس) ختم مىشود و در جریان آن حوادث پیچیده بیوسنتز ویروس انجام مىگیرد. در این مرحله ویروس به وسیله میکروسکوپ الکترونى هم قابل دید نیست. 4 - تولید RNA پیامبر از RNA اصلى (ژنوم) 5 - قرائت پیام جهت ساختن آنزیمهاى موردنیاز ویروس و سایر پروتئینهاى اولیه 6 - تولید اسیدنوکلئیکهاى ویروس 7 - تولید و ارسال بیشتر RNA پیامبر از اسیدنوکلئیکهاى جدیدالولاده و اصلى 8 - قرائت این RNA هاى پیامبر ثانویه براى تولید پروتئینهاى ساختمانى و سایر پروتئینهائى که در تنظیم فعل و انفعالات ویروس دخالت دارند، بالاخره دوره محاق با 9 - مونتاژ، ظاهر گشتن و آزاد شدن ویریونهاى جدید پایان مىپذیرد (9، 29).
در مورد مراحل ذکر شده، ذیلاً توضیحات بیشترى ارائه مىگردد:
الف - اتصال، نفوذ و بدون پوشش شدن ویروس
بعد از تماس اولیه که بطور تصادفى اتفاق مىافتد و نقاط حساس ویروس و گیرندههاى سلول در کنار یکدیگر قرار مىگیرند با همکارى گلیکوپروتئینهاى سطحى ویروس، اتصال با سلول برقرار مىگردد. در موربیلى ویروسها اتصال اولیه به وسیله پروتئینH انجام مىگردد و سپس با عمل پروتئین امتزاجى تکمیل مىگردد. لازم به یادآورى است که چون در pH فیزیولوژیک بار الکتریکى ویروس و سلول منفى مىباشد، کاتیونهاى موجود در محیط مانع دفع آنها از یکدیگرمىگردند.
احتیاج ویروس به گیرندههاى خاصى در غشاء سلول را مىتوان با آلوده کردن سلولها با اسیدنوکلئیک خالص ویروس بطور تجربى نشان داد. در این روش سلولهاى مقاوم که داراى گیرندههاى خاصى نیستند نیز آلوده مىگردند.
بهنظر مىرسد که اتصال به گیرنده سلول ناشى از تشابه ساختمانى بین ساختمان سطحى ویریون و یک بخش از سطح سلول میزبان مىباشد. تخمین زده مىشود که هر سلول حساس به یک نوع ویروس داراى حداقل صدهزار گیرنده براى همان ویروس مىباشد(5). جذب ویروس به سلول حساس ممکنFست توسط پادتن خاصى جلوگیرى شود که این پادتن مانع عفونت خواهد شد و بدین ترتیب ویروس خنثى مىگردد.
بطور کلى مىتوان گفت وجود یا فقدان گیرندهها معمولاً نقش مهمى را در گرایش سلولى و پاتوژنى ویروس بازى مىکند و اتصال پایدار و محکم هنگامى اتفاق مىافتد که گرایش خاصى بین سطوح سلول و ویریونها وجود داشته باشد.
پس از ایجاد اتصال بین ویروس و سلول، قدم بعدى دخول ویریون به داخل سلول است. همانگونه که در مبحث پروتئین امتزاجى بیان گردید، نفوذ موربیلى ویروسها به سلول از طریق اتصال و ترکیب غشاء با ویروس به واسطه دخالت گلیکوپروتئین F0و تجزیه آن به دو واحد F1 وF2 به واسطه آنزیمهاى سلول میزبان مىباشد. در صورتىکه این عمل انجام نگیرد ویروس به سلول اتصال یافته اما با غشاء سلول ترکیب نمىشود و در نتیجه ژنوم ویروسى نمىتواند به درون سلول نفوذ کند (شکل 4). مرحله ورود به سلول برخلاف مرحله اتصال نسبت به تغییرات درجه حرارت حساس بوده و به وسیله ممانعت کنندههاى سمى مىتوان از وقوع آن جلوگیرى کرد.
در موربیلى ویروسها نوکلئوکپسید بطور کامل وارد سینوپلاسم مىگردد (9، 10، 29).
ب - نسخهبردارى، ترجمه و تکثیر RNA
همانطور که اشاره شد موربیلى ویروسها واجد یک ژنوم RNA تک رشتهاى با سنس منفى هستند، بدین معنى که اسید نوکلئیک ویروس به تنهایى عفونى نیست، جهت سنتز نسخههاىm RNA ویروس واجد آنزیم پلىمراز مىباشد. چندm RNA که کوچکتر از اندازه ژنوم مىباشند سنتز مىگردند و هر کدام بیان کننده یک ژن منفرد هستند و کمیت هر فراورده ژنى معادل میزان نسخههاىm RNA آن ژن مىباشد.
همچنین گاهى زنجیر RNA بطورکامل با سنس مثبت ساخته مىشود و بعد بعنوان الگویى براىm RNAبکار مىرود. (شکل 6-1) (5، 29، 52).
شکل 5-1 : مراحل تولید پروتئین از RNAژژ-
کمپلکس پروتئینى پلىمراز ویروسى (پروتئین L و P ) مسئول تکثیر ژنوم ویروسى نیز مىباشد ولى مکانیسمى که روند از ترجمه تا تکثیر ژنوم را پیش مىبرد بطور واضح روشن نشده است (5، 29، 32).
حدود 10 تا 20 نوکلئوتیدى که در کنارههاى RNA واقع هستند به عنوان پیامى براى اتصال آنزیم ترانسکریپتاز عمل مىکنند و در کنترل وقایع ترجمه ایفاى نقش مىنمایند. (ساختمان ژنوم قبلاً بحث گردیده است) (29).
پروتئینهاى ویروسى با کدى که به وسیلهm RNA ویروسى حمل مىشود در سیتوپلاسم ساخته مىشوند. با وجود آنکه RNA پلىمرازها تمایل دارند که مستعد خطا باشند و با وجود موتاسیونهاى مختلف، پروتئینهاى سطحى (FوH) طى زمانهاى دراز حداقل تغییرات آنتىژنى را نشان مىدهند و یک توجیه ممکن براى این امر آن است که تقریباً همه آمینواسیدهاى ساختمانهاى اولیه گلیکوپروتئینهاى ویروسى، در نقشهاى ساختمانى یا عملکردى دخیل باشند و به این ترتیب فرصت کمى جهت تعویضهایى که بطور قابلتوجه قابلیت زیست ویروس را کاهش مىدهند باقى مىماند (5).
ج - بلوغ
موربیلى ویروسها با جوانه زدن از سطح سلولى بالغ مىشوند. نوکلئوکپسیدهاى تشکیل شده در سیتوپلاسم به سطح سلولى مهاجرت کرده و جذب مکانهایى بر روى غشاء مىشوند که با میخهاى گلیکوپروتئینى ویروسى تزئین شدهاند. پروتئین M جهت تشکیل ذره ویروسى ضرورى است و احتمالاً در اتصال پوشش ویروسى به نوکلئوکپسید نقش دارد. در طى جوانه زدن از ورود اکثریت پروتئینهاى میزبان به غشاء جلوگیرى مىشود.
اگر پروتئاز خارج سلولى مناسب که متعلق به میزبان است حضور داشته باشد، پروتئینهاى رأ درغشاى پلاسمائىبهوسیلهشکاف برداشتنفعالمىشوند. سپس پروتئین امتزاجىفعال شده موجب امتزاج غشاهاى سلولى مجاور و در نتیجه تشکیل سنسىسیومهاى وسیع مىشوند (5).
فصل دوم
همهگیرى شناسى
1 - سرخک
2 - بیمارى سگهاى جوان
3 - بیمارى دیستمپر فکها
4 - طاعون گاوى
5 - طاعون نشخوار کنندگان کوچک
بقاء موربیلى ویروسها در طبیعت بستگى به توانایى آنها در آلودهسازى میزبان جدید دارد به عبارت بهتر از آنجا که این ویروسها در خارج از بدن میزبان حساس، مقاومت کمى دارند و خیلى زود از بین مىروند لازم است که یا تعداد کافى میزبان براى آلودهسازى داشته باشند و یا آنکه ویروس بدون تحریک سیستم دفاعى میزبان به صورت مخفى در بدن باقى بماند.
معتقدان به نظریه تکاملى ویروسها اعتقاد دارند که ویروسهاى بیماریزاى حیوانات منشأ ویروسهایى هستند که امروزه در انسان ایجاد بیمارى مىکنند و قدیمىترین عضو این خانواده ویروس طاعون گاوى است (47). بیماری هاى حاصل از موربیلى ویروسها به شدت حاد و همهگیر مىباشند. تماس نزدیک بیمار با افراد سالم عمدهترین راه انتقال بیمارى است و غالباً بیمارى از طریق دستگاه تنفس وارد بدن مىشود.
این ویروسها تنها یک سروتیپ دارند ولى سویههاى مختلف حدتهاى متفاوتى دارند. در میان افراد مختلف هم حساسیت نژادى به چشم مىخورد و بعضى نژادها حساسیت بسیار زیادى دارند (5، 27، 29). در اینجا بطور مختصر اپیدمیولوژى موربیلى ویروسها به تفکیک بیان مىگردد:
1 - سرخک
انسان تنها مخزن طبیعى بیمارى است ولى بطورتجربى میمونها آلوده شدهاند. عفونتهاى غیرآشکار نادر هستند و عفونت باعث ایجاد ایمنى براى تمام عمر مىشود، شیوع و وقوع سرخک در ارتباط با فشردگى جمعیت، عوامل محیطى و اقتصادى و استفاده از واکسن ویروس زنده مىباشد (5). جهت آنکه سرخک بتواند در یک جمعیت بهطور مرتب حفظ شود یک حداقلى از جمعیت (000/300 نفر) بایستى در یک منطقه زندگى کنند و چنین جمعیتى تا هزاره سوم قبل از میلاد وجود نداشته است ولى همزمان با دوران مسیح (ع) مراکز جمعیتى بزرگى در اروپا، چین، هند و خاورمیانه به وجود آمد که به وسیله تجارت با هم ارتباط داشتهاند. این سناریو که ویروسهاى انسانى ابتدا در حیوانات به وجود آمدهاند و بعد به انسان عادت کردهاند وجود دارد (امروزه هم این مطلب وجود دارد و مثال بارز آن احتمالى است که در مورد بیمارى تآاا بیان شده است) (29، 47).
هماکنون سرخک در تمام جهان آندمیک است و اپیدمی ها بطور منظم هر 2-3 سال تکرار مىشوند. وضعیت ایمنى جامعه عامل تعیین کنندهاى مىباشد و وقتى تجمعى از اطفال مستعد وجود داشته باشد میزان وقوع بیمارى بطور ناگهانى اوج مىگیرد. سن پیک (سنى که بیشتر افراد مبتلا مىشوند) در سرخک به شرایط منطقه از نظر تراکم جمعیت و شانس برخورد با دیگران بستگى دارد. هر چه پراکندگى جمعیت بیشتر باشد، سرعت انتشار کمتر و اپیدمى طولانىتر خواهد بود.
بیمارى سرخک بطور معمول عوارض خطرناکى ندارد (10) ولى معرفى بیمارى به یک اجتماع منزوى که قبلاً آندمیک نبوده است به سرعت موجب بروز اپیدمى شده و میزان همهگیرى تقریباً 100% بوده و در همه سنین بروز خواهد کرد. (مثال کلاسیک این پدیده در 1846 روى داده است یعنى وقتى که سرخک به وسیله مهاجران به جزایر فارو برده شد و تنها افراد بالاى 60 سال که آخرین اپیدمى را سپرى کرده بودند به بیمارى مبتلا نشدند. (5، 59)
در نقاطى که بیمارى به ندرت رخ مىدهد عواقب بیمارى فجیع است و میزان مرگ و میر تا 25% مىباشد (5، 59).
پس از واکسیناسیون، میزان بروز بیمارى تا 99% کاهش یافته و کم و بیش گاهگاهى همهگیرى آن دیده مىشود که آخرین همهگیرى وسیع در کشور آمریکا و در سال 1989 بوده است (44، 61).
سرخک جزء بیماری هاى بسیار واگیر است و غالباً همه افراد غیرایمن خانه مبتلا مىشوند. وجود ویروس در ترشحات نازوفارنکس قبل از بروز علائم بیمارى نشان داده شده است و تماس نزدیک با فرد بیمار و یا برخورد مستقیم با ریز قطرههائى تنفسىش از طریق عادى انتقال بیمارى هستند، اما انتقال به وسیله هوا هم ثابت شده است (61) بالاترین رویداد سرخک در اواخر زمستان و اوائل بهار دیده مىشود و کودکان آلوده تا چند روز پس از ظهور راش(ش، عفونى هستند و عفونىترین دوره بیمارى دو یا سه روز بعدازظهور راش مىباشد.
ایمنى مادرزادى بعد از اولین 6 ماه زندگى ناپدید گشته و فرد به بیمارى حساس مىشود. گاهى پس از دو تا شش روز بعد از ظهور راش آنسفالومیلیت بروز مىنماید که منجر به افزایش مرگ و میر تا 15% مىگردد. انسفالیت در دخترها بیش از پسرها دیده شده و در 5 تا 9 سالهها بیشتر از کودکان و نوزادان بوده است(10)
2 - بیمارى دیستمپر (سگهاى جوان)
گونههاى حساس به بیمارى سگهاى جوان عبارتند از گونههاى خانوادهاى سگسانان (سگ، سگ گرگشش، روباه، کایوت، گرگ و شغال)، پروسیونیده(مانند راکون، پانداى بزرگ وکوچک) و موستلیده (مانند موش خرما و راسو) و «تایسو» یا «جاولینز » (نوعى پستاندار شبیه خوک کوچک با پاى نازک) (29).
ویروس پنج روز پس از آلودگى و قبل از بروز علائم بیمارى در تمام ترشحات و مواد دفعى حیوان یافت مىشود و تا چند هفته این روند ادامه مىیابد. انتقال عمدتاً از طریق تماس مستقیم و تنفس ریز قطرههاى آلوده مىباشد. سگهاى جوان حساسیت بیشترى دارند و بیشترین حساسیت در سنین 4 تا 6 ماهگى است، که مقارن با از دست دادن ایمنى مادرى مىباشد. عود بیمارى میان توله سگها در طول سال باعث باقى ماندن عفونت در جمعیت سگها مىشود. در نقاط غیرآلوده همه سنین مىتوانند آلوده شوند و اختصاص به سگهاى جوان ندارد (29). عفونت به سرعت در میان سگها منتشر مىشود. در حالىکه بعضى سویههاى با حدت متوسط مىتوانند بدون علائم واضح ایجاد عفونت کنند بعضى سویهها توانایى ایجاد عفونت و بیمارى حاد را دارند که اغلب همراه آنسفالیت و تلفات بالا مىباشد. سایر سویهها بیشتر تمایل به احشاء داشته و ویسروتروپیک مىباشند. این سویهها موجب ضعف دام و تلفات بالا مىشوند ولى وقوع انسفالیت به واسطه آنها کم است. همه سویهها در سگ موجب تضعیف ایمنى شده و تأثیر ایمنوسوپرسیو دارند و وضعیت بهبودى دام بستگى به غالب شدن بر این تضعیف ایمنى دارد در غیراینصورت گذشته از عوارض اولیه دچار عفونتهاى ثانویه نیز مىگردد که به همین دلیل تلفات هم افزایش مىیابد (27).
در امر کنترل بیمارى توجه به جانوران مختلفى که مىتوانند مخزن عفونت باشند اهمیت دارد. اخیراً گزارشاتى از تشابه ویروس دیستمپر در فکهاى دریاچه بایکال7ص (روسیه) و ویروس ژذچحژ ذچدخچا حدچب -
سگهاى جوان به دست آمده است که ذیلاً توضیح بیشتر داده خواهد شد.
3 - بیمارى دیستمپر در فکها
در تابستان و پائیز 1988 در سواحل شمالى اروپا موربیلى ویروسى که به ویروس بیمارى سگهاى جوان قرابتهایى داشت عامل بیمارى ایجاد شده در فکهاى معمولى و خاکسترى معرفى شد. تحقیقات و مطالعات گسترده نشان دادند که عامل این بیمارى متفاوت از سایر اعضاء موربیلى ویروس مىباشد و آنرا:PDV نامگذارى کردند (14، 15، 16، 30، 41، 42، 48).
اگرچه آنتىبادى خنثى کننده CDV (بیمارى سگهاى جوان) در میان فکهاى اروپا، سیبرى، گرینلند و قطب جنوب مشخص شده ولى منشأ بیمارى بطور قطعى مشخص نگردیده است. پس ازاولینگزارشات از وجود ثآپ ،گزارشاتمتعدد دیگرىدر رابطه باوجود بیماری هاى مشابه به وسیله موربیلى ویروسها در سایر پستانداران آبزى به دست آمد. از نظر سرولوژى وجود عفونت موربیلى ویروسى در میان راسته Pinnipeds (مانند فکهاى دریایى) و Cetaceans (شامل دلفینها، والها و ژحژخرزژرپ یص مورد تأئید قرار گرفته است (14، 16، 42، 48).
از میان پستانداران آبزى، موربیلى ویروس از porpoise و اخیراً صدها دلفین در دریایى مدیترانه جداسازى شده است (14، 26، 41، 42).
نکته جالبتوجه دیگر آنکه در سال 1987 در نقطهاى کاملاً مجزا از آبهاى آزاد یعنى دریاچه بایکال (واقع در سیبرى) بیمارى همهگیرى که عامل آن مشابهت زیادى با بیمارى سگهاى جوان داشت در فکهاکص بوجود آمد و بطور آزمایشى عامل آن PDV-2 نامیده شد.
مطالعات بیولوژى و بیولوژى مولکولى بر روى ویروسهاى جدا شده از این همه گیرى ارتباط آنرا با همهگیرى اروپا مشخص کرده است. در زمینه منشأ این اپیدمى فرضیاتى بیان شده است که امکان انتقال ویروس به وسیله گوشتخواران ساکن خشکى، پرندگان مهاجر و یا سگهاى اهلى مدنظر بوده است و نکته جالب توجه آنکه در هر دو همهگیرى ادعا شده که بیمارى بطور خودبخود ص به سگهاى اهلى سرایت کرده است (48).
لازم به یادآورى است به دلیل مهاجرت سالانه فکهاى «کاسپیکا» به جنوب دریاى خزر امکان برخورد دامپزشکان ایرانى با این بیمارى درآینده مىتواند وجود داشته باشد.
4 - طاعون گاوى صفحه49
حیوانات حساس به این بیمارى واجبالاخطار به ترتیب عبارتند از گاو اهلى، گاومیش، گوسفند و بز، با آنکه شتر نیز حساس مىباشد ولى در زمینه اپیدمیولوژى نقش مهمى را به عهده ندارد. خوک اهلى مىتواند علائم پیشرفته بیمارى را نشان دهد و در آسیا به عنوان مخزن مهمى براى عفونت مطرح است. در میان وحوش تمام زوج سمان حساس مىباشند (29).
همانگونه که در مقدمه گفته شد از نظر تاریخى جزء کشندهترین بیماری هاى گاو به حساب مىآید و در حال حاضر نیز بیش از سایر بیماری هاى دامى در از بین بردن یکى از منابع غذایى انسان مؤثر است. با آنکه در 1960 تقریباً از آفریقاى شرقى پاک شده بود، به دلیل نقائص برنامه واکسیناسیون بیمارى مجدداً بازگشت کرده است (18).
این بیمارى هنوز به صورت بومى در کشورهاى استوائى و شمالى آفریقا و بعضى از نواحى آسیا نظیر خاورمیانه و هندوستان وجود دارد و گاهبگاه در اثر ورود گاو از این کشورها به نقاط غیرآلوده مانند اروپاى شرقى بیمارى به شکل واگیر بروز مىکند (1، 29، 32، 50، 52، 58).
در صورتىکه بیمارى به صورت واگیر بین دامهاى فوقالعاده حساس بروز کند، میزان واگیرى و تلفات آن بسیار زیاد است و براى ریشهکنى آن باید تعداد زیادى از دامهائى که مجاور دامهاى مبتلا بودهاند از بین بروند. در مناطقى که بیمارى در آنجا بومى است اکثر گاوان ایمنى مختصرى در برابر آن حاصل نمودهاند و بدین دلیل واگیری هاى شدید در آنجا به ندرت ممکن است اتفاق افتد و موارد تحت حاد عادىترین شکل بیمارى است.
در واگیری هایى که به واسطه ورود حیوان از این مناطق به نواحى غیرآلوده و در بین گاوان فوقالعاده حساس صورت مىگیرد میزان واگیرى تقریباً صددرصد و نسبت تلفات بطور متوسط 50 درصد است (25 تا 90 درصد). ویروس طاعون گاوى نسبت به شرایط محیط حساس است و به زودى به وسیله گرما، خشکى و اکثر مواد گندزدا از بین مىرود ولى در برابر سرما نسبتاً مقاوم است.
نشخوارکنندگان وحشى منبع عادى عفونت و یکى از مشکلات عمده ریشهکنى این بیمارى بهشمار مىآیند. در بین نژادهاى مختلف، گاوهاى کوهاندار مقاومت بیشترى در برابر این بیمارى دارند (1).
ویروس عامل بیمارى در خون، بافتها، ترشحات و فضولات اندامهاى بیمار وجود دارد و حداکثر عیار آن هنگامى است که درجه حرارت بدن به بالاترین حد خود رسیده و سپس به تدریج از میزیان آن کاسته مىشود. بهطورىکه یک هفته بعد از عادى شدن درجه حرارت در دامهایى که بهبود مىیابند، ویروس به کلى در ترشحات بدن از بین مىرود. از آنجا که ویروس در برابر عوامل خارجى خیلى حساس است بنابراین براى انتشار بیمارى تماس نزدیک بین دام آلوده وسالم ضرورت دارد. گرچه راه ورود ویروس به بدن به درستى معلوم نیست ولى شواهد متعد معرف آن است که استنشاق ویروس عادىترین راه دخول است و انتقال به وسیله هوا نشان داده شده است. خوردن موادغذایى آلوده با فضولات دامهاى مبتلا و یا آنهایى که در دوره کمون هستند و یا به فرم پنهانى بیمارى دچارند ممکن است وسیله مهم دیگرى براى ابتلاء باشد. ویروس طاعون گاوى در تعدادى از حشرات نشان داده شده ولى بعید بهنظر مىرسد که حشرات ناقل بیمارى براى دامها باشند. بهنظر نمىرسد که حیوان شفا یافته بیش از چند روز ناقل بیمارى باشد (1). در موارد بسیار نادر انتقال بیمارى به وسیله مواد بیجان مانند بستر، علوفه و آب گزارش شده است (36) ولى غالباً آلودگى به وسیله ریزقطرههاى ترشحات دستگاه تنفسى، گلو و اشک و همچنین مدفوع، ادرار و شیر مىباشد (29).
در بعضى موارد (آلودگى سال 1980 نیجریه) وحوش به واسطه گاوهاى اهلى وارداتى بیمار شدهاند و پس از بهبودى دامهاى اهلى، بیمارى در وحوش ناپدید شده است.
در سال 1983 در حیوانات شکار شده در نیجریه بیمارى طاعون دیده شد و منشأ آن را ورود دام به وسیله اقوام چادرنشین و بدوى دانستند. نکته جالب توجه در این همهگیرى آن بود که حیوانات آلوده یا آبزى بودهاند و یا در جوار آب زندگى مىکردند مانند گاومیش، البته نقش احتمالى حشرات هم در این مورد ناشناخته است (52).
عقیده بر آن است که نگهدارى ویروس طاعون گاوى در نقاطى که بیمارى آندمیک است وابسته به حضور دامهاى اهلى و به ویژه گاو است و هر چند که انتقال بیمارى بین بز و گاو بطور تجربى و در فیلد گزارش شده ولى در غیاب بیمارى در گاو، وقوع یا شناسایى بیمارى در بز مشکل است (58).
5 - طاعون نشخوار کنندگان کوچک
این بیمارى بسیار واگیردار بوده و مخصوص گوسفند و بز مىباشد. اگرچه اکثر همهگیری هاى آن مربوط به آفریقاى غربى بوده است (20، 29) ولى گزارشاتى از بروز بیمارى در مصر (38)، شبهجزیره عربستان (57) و احتمالاً هند (23) وجود دارد. سویهاى که در کشور پادشاهى عمان گزارش شده است متفاوت از سویه آفریقایى است (40، 57). برخلاف طاعون گاوى سابقه شناسایى این بیمارى قدمت چندانى نداشته و اولین بار در 1942 گزارش گردیده است. تلفات این بیمارى جدى و کشنده 90-60 درصد مىباشد و گاو به شکل تحت بالینى بیمار مىشود (25). عوامل مؤثر بر همهگیرى شناسى مشابه طاعون گاوى است و عقیده بر آن است که حیوانات وحشى در انتشار بیمارى نقشى ندارند (29).
فصل سوم
علائم بیمارى حاصل از موربیلى ویروسها
الف - علائم ماکروسکوپیک
1 - بیمارى سرخک
2 - بیمارى سگهاى جوان
3 - بیمارى دیستمپر فکها
4 - طاعون گاوى
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک
ب - ضایعات میکروسکوپیک
الف - علائم ماکروسکوپیک
برحسب حدت سویههاى ویروس، میزان حساسیت حیوان مبتلا و تأثیر بیماری هاى دیگر در کنار مدیریت، علائم این بیماری ها مىتواند تغییراتى داشته باشد. بنابراین در این مبحث علائم عمده آنها تشریح مىگردد.
1 - بیمارى سرخک
پس از دوره کمون 14-10 روزه، سرخک بطور تیپیک یک ناخوشى 7 تا 11 روزه ایجاد همىکند. در ابتدا یک دوره اولیه با علائم تب، عطسه، سرفه، آبریزش بینى، قرمزى چشم، نقاط خچسژ ذچذرژحرژپ -
کاپلیکوص در دهان و لمفوپنى وجود دارد که 4-2 روز طول مىکشد. کنژکتویت معمولاً همراه با ترس از نور مىباشد. تب و سرفه تا بروز بثورات که مرحله بعدى بیمارى است تداوم داشته و سپس طى 2-1 روز فروکش مىنماید. بثورات پوستى به صورت ماکولوپاپولهاى مجزا و به رنگ صورتى روشن ظاهر مىشوند که در مدت دو تا چهار روز در سرتاسر بدن انتشار یافته و طى پنج تا ده روز قهوهاى رنگ مىشوند علائم بیمارى هنگامى که میزان راشها به ماکزیمم مىرسد از سایر مراحل بیمارى شدیدتر است اما از آن به بعد علائم بیمارى به سرعت کاهش مىیابد. در اغلب موارد کاهش ایمنى یکى از عوارض مهم بیمارى مىباشد.
مجارى تنفسى در هنگام بیمارى سرخک به تهاجم باکتری ها به خصوص استرپتوکوکسى همولیتیک حساس بوده و برونشیت، پنومونى و التهاب گوش میانى در 15% موارد دیده مىشود. عوارض ریوى مسئول 90% مرگهاى مربوط به سرخک هستند. یک شکل متفاوت بیمارى پنومونى همراه با سلولهاى ژیانت است که ممکن است به عنوان یک عارضه در کودکان دچار نقائص ایمنى اتفاق افتد و معتقدند که علت آن ریپلیکاسیون مهار گسیخته ویروسى مىباشد و همانطور که از نام آن پیدا است امتزاج سلولى وسیع در بافت ریه دیده مىشود. این عارضه معمولاً کشنده است.
در هر هزار مورد، یک مورد آنسفالومیلیت دیده مىشود و هیچ ارتباطى بین شدت بیمارى سرخک با ظهور علائم عصبى دیده نشده است. در حدود 50% کودکان مبتلا به سرخک عادى تغییرات الکتروآنسفالوگرافى نشان مىدهند. علائم گرفتارى مغزى معمولاً چند روز بعد از بروز بثورات جلدى و در اکثر موارد چند روز پس از ناپدید شدن آنها ظاهر مىشود. دوره دومى از تب
شکل 1-3 : مراحل مختلف عفونت سرخک
همراه خوابآلودگى یا تشنج و پلئوسیتوزضض (افزایش لمفوسیتها در مایع مغزى نخاعى) مىدهد. تلفات 15% است و افرادى که زنده مىمانند ممکن است اختلالات روانى همیشگى (تغییر شخصیتى یا اختلال شدید عاطفى و هیجانى) یا ضعف جسمانى به ویژه اختلالات بر اثر حمله ناگهانى بیمارى را از خود نشان دهند.
میزان پان آنسفالیت اسکلروز دهنده تحت حاد (SSPE) که یک عارضه دیررس و نادر سرخک مىباشد یک در 300000 و یا میلیون ذکر مىشود. بیمارى بطور عمده در کودکان و نوجوانان بهصورت موذیانهاى 15-5 سال پس از سرخک شروع شده و باعث زوال ذهنى پیشرونده، تشنجات ناگهانى، شوک عضلانى و الکتروآنسفالوگرام غیرطبیعى با کمپلکسهاى متفاوت و با ولتاژ زیاد آشکار مىشود (5، 28، 37، 61).
عدهاى سرخک را یکى از عواامل ایجاد کننده سندرم گیلن کض باره که نوعى اختلال در میلین ذر سیستم عصبى است مىدانند (10)
سرخکهاى نامشخص
کودکانى که توسط واکسن سرخک غیرفعال و کشته که در سال 1965 ارائه شد واکسینه شوند، در صورت برخورد با سرخک طبیعى، ممکن است سندرمى به نام سرخک آتیپیک یا نامشخص را تجربه کنند. روش غیرفعال ساختن این واکسن، ایمنى زایى پروتئین امتزاجى را تخریب مىکند، و در غیاب آنتىبادى ضد آن، عفونت مىتواند شروع شده و ویروس توسط امتزاج پخش گردد. این عارضه موجب تب بالا، پنومونى و بثورات غیرمعمول مىشود. به همین دلیل امروزه دیگر از این نوع واکسن استفاده نمىکنند.
بطورکلى پیشبینى سرخک در مواردى که بیماری هاى دیگر نظیر پنومونى، سوءتغذیه، نارسایى احتقانى قلب و تضعیف ایمنى وجود نداشته باشد (ض خوب است و بهبودى کامل از بیمارى بسیار معمول است (5، 10، 17، 39، 61).
2 - بیمارى سگهاى جوان
علائم این بیمارى تا اندازهاى متنوع است که به آن بیمارى هزارچهره گفتهاند. فرم فوق حاد بیمارى که همراه تب و تلفات ناگهانى است. شایع نیست ولى فرم حاد بیمارى معمول مىباشد. براى شروع فرم حاد دوره کمون 18-14 روز طول مىکشد. 7-4 روز پس از ظهور عفونت ویروسى یک تب زودگذر همراه با کاهش لوکوسیتها و بدون ظهور علائم اصلى بیمارى بروز مىکند. سپس براى 14-7 روز دماى بدن به حالت طبیعى باز مىگردد و به دنبال آن مرحله دوم تب به همراه ورم ملتحمه و رینیت بروز مىکند.
سرفه، اسهال، استفراغ، بىاشتهایى، دهیدراتاسیون، کاهش وزن و ضعف از جمله عوارض بیمارى در فرم حاد بوده، ترشحات موکوسى چرکى در چشم و بینى، و نیز پنومونى که غالباً به واسطه عفونتهاى ثانویه میکروبى بروز مىکند شایع است. باکترى Bordetella bronchisepticaرا غالباً به همراه دیستمپر وجود داشته و علائم را تشدید مىنماید.
بثورات جلدى اولیه که اغلب در ناحیه شکم بروز مىکند مىتواند به پوستول تبدیل شود ولى در هر صورت بهبودى آنها بسیار معمول مىباشد. علت بثورات جلدى را نوعى پاسخ ایمنى بدن مىدانند.
در مقابلِ بعضى بیماران که ابتدا علائم تنفسى را نشان مىدهند، سایرین علائم گوارش را به همراه دارند. در فرم ریوى اولین علائم التهاب کاتاوال حنجره و برونش و نیز تورم لوزهها و سرفه است که با پیشرفت بیمارى به برونشیت و برونکوپنومونى کاتارال و در بعضى موارد التهاب پرده جنب منتهى مىگردد. علائم فرم گوارشى شامل استفراغ شدید و اسهال آبکى است.
پس از مراحل اولیه بیمارى در بعضى از بیماران، عوارض دستگاه اعصاب مرکزى بروز مىکند که علائم گوناگونى دارد و عبارتند از: تغییر در رفتار، حرکت بدون اراده، انقباضات موضعى عضلات، اسپاسمهاى تونیک - کلونیک، حملات شبیه صرع، عدم تعادل، فلجى، کورى، صداى ناشى از درد و واکنشهاى ناشى از ترس.
دوره بیمارى و تلفات متفاوت است و به دخالت عفونتهاى باکتریایى بستگى دارد. تلفات بین 30 تا 80 درصد است اما سگهایى که پس از آنسفالیت زنده مىمانند عوارض عصبى را به همراه خواهند داشت (29).
دیستمپر در سگهاى بالغ مىتواند موجب دو نوع آنسفالومیلیت مزمن شود. یک فرم آن به صورت آنسفالیت چند کانونى است که پیشرفت کندى داشته و علائم بالینى آن تا یکسال به طول مىانجامد. این بیمارى معمولاً در سگهاى 8-4 ساله اتفاق مىافتد و علائم آن عبارتند از عدم توازن، ضعف در قسمت لگن، فقدان رفلکس تحریکى چشمللَّهض به شکل یکطرفى یا دوطرفى، کج شحذخحژ ححچرحب -
شدن سر، نیستاگموس، فلجى صورت و ترمور سر بدون انقباضات گروهى عضلات. این سگها نسبت به محیط اطراف هوشیار مىباشند. دومین فرم مزمن این بیمارى آنسفالیت سگهاى پیر مىباشد و با آنکه همه شواهد دلالت بر دخالت ویروس دیستمپر در این بیمارى دارد ولى محققین امکان جداسازى یا انتقال بیمارى به حیوانات حساس را پیدا نکردهاند (4). این عارضه بسیار نادر بوده و در سگهاى بالاى 6 سال دیده مىشود. علامت بالینى اصلى بیمارى بطور معمول دید ضعیف و فقدان رفلکس منیس دوطرفى مىباشد. با پیشرفت بیمارى، دپرسیون، چرخش اجبارى یا فشار آوردن به سر، تغیرات رفتارى شامل گیجى، لال شدن، عدم شناسایى صاحب خود و یا عدم پاسخ به محرکهاى محیطى بروز مىکند. این عارضه شباهت زیادى به فرم SSPE در سرخک دارد.
در نهایت عارضه نادر دیگرى که در بعضى موارد به شکل تأخیرى بروز مىکند بیمارى بالشتک کف پاطض است که ناشى از هیپرکراتوز در بالشتک کف پا و نوک بینى مىباشد و معمولاً عاقبتى جز مرگ ندارد.
بروز ضایعات چشمى دیستمپر کمتر اتفاق مىافتد (به جز تورم ملتحمه) و عبارتند از chorioretinitis (تورم مشیمیه و شبکیه)، Keratoconjunctivitis sicca (KCS), و ضایعات عصب بینایى (27). گاهى ویروس دیستمپر موجب سخت شدن نواحى متافیز استخوان در نژادهاى بزرگ که رشد سریع دارند مىگردد.
در لاشه خونریزى در نقاط مختلف بدن (مثل ریه، مثانه و لگنچه)، تورم غدد لمفاوى به همراه تحلیل و ژلهاى شدن تیموس، تحلیل غده فوقکلیوى، گاهى عوارض آنسفالیت دیده مىشود (40).
3 - دیستمپر فکها
حیوانات مبتلا ضعیف شده و قادر به شنا نمىباشند، از انسان فرار نکرده و از عوارض تنفسى رنج مىبرند. غالباً در موقعیت جناغى خوابیده و به دیواره شکم فشار مىآورند. ترشحات چشم و بینى، تورم ملتحمه و اسهال از علائم اصلى است. در اثر خروج هوا از ششها در زیر قفسه سینه و گردن تورم دیده مىشود. در عده معدودى عوارض درگیرى سیستم اعصاب مرکزى دیده شده است.
در کالبدگشایى عوارض پنومونى در 75% موارد دیده شد و عوارض هیدروپریکارد، هیدروتوراکس و هپاتیت امرى معمول و معده اغلب خالى است (لازم به ذکر است که نماتود استرونژیلوس در مجارى هوایى ریه، کرم قلبى دیپتالونما در بطن راست کرمهاى نوارى در روده و جرب هالاراچن در حفر بینى در بعضى موارد کم و بیش وجود داشته است) (16، 41).
4 - طاعون گاوى
دوره کمون بیمارى در واگیرى طبیعى 9-3 روز است. اولین مرحله بیمارى دوران چند روزهایست که حیوان بدون بروز نشانی هاى موضعى دچار تب شدید است (5/40 تا 5/41 درجه سانتىگراد)، بىاشتهایى، کم شدن میزان شیر ترشح اشک، خشن شدن محسوس موها نیز با تب همراه است. سپس تورم مخاط دهان و بینى و ملتحمه چشم ایجاد مىشود و ممکن است مخاط مهبل پرخون و فرج متورم گردد. ترشح آبکى اشک به تدریج چرکى مىشود و ممکن است پلکها متورم و به یکدیگر بچسبند. به تدریج در نتیجه بروز جراحات دهانى ترشح بزاق که ابتدا کفآلود، صاف و کمى آغشته به خون است چرکین مىشود. ترشحات سروزى بینى نیز چرکین مىگردد. جراحات نکروتیک مجزایى (به قطر 1 تا 5 میلىمتر) ابتدا در مخاط لب و لثه پائین، مخاطگونه و قسمت پائین سطح زبان و سپس در تمام دهان و سطح زبان بروز مىکند و در نتیجه وسعت یافتن ممکن است این جراحات به یکدیگر متصل شوند. نظیر این جراحات اغلب در مخاط بینى، مهبل و فرج نیز ایجاد مىگردد که از حیث رنگ متمایل به خاکسترى، کمى برجسته و بطور واضحى نکروتیک مىباشند. قسمتهاى نکروتیک بزودى کنده مىشود و بافت قرمز رنگى با کنارههاى مشخصى به جاى مىگذارد. در هیچیک از مراحل بیمارى طاولى وجود ندارد و در بعضى موارد
شکل 2-3 : جراحات طاعون در مخاط کام و زیر زبان.
جراحات پوستى در ناحیه میان دو راه، کیسه بیضه، پهلوها، سطح داخلى ران و گردن ممکن است ایجاد شود. در اینصورت پوست مرطوب و قرمزرنگ مىگردد و بعداً از دلمه خشکیدهاى پوشیده مىشود. اسهال و گاهى اسهال خونى شدید و همراه با زور در نتیجه توسعه جراحات در شیردان و رودهها به وجود مىآید.
بدین ترتیب بین روزهاى 4 تا 7 مرحلهایى که تب وجود دارد اشکال در تنفس (دیسپنه)، سرفه و اسهال بروز مىکند و تلفات بین 6-12 روز پس از اولین علائم بالینى اتفاق مىافتد. در حیوانات حساس تمام دامهاى عفونى علائم بیمارى را نشان مىدهند و میزان تلفات بیش از 90 درصد است.
دامهایى که زنده بمانند حدود 4 تا 5 هفته پس از اولین عفونت بهبود یافته و تا پایان عمر نسبت به این بیمارى مصون هستند و دامهاى حامل در این بیمارى ایجاد نمىگردد.
در مناطقى که بیمارى در آن بومى است و مقاومت در برابر آن زیاد است طاعون به شکل تحت حاد و یا پوستى بروز مىکند. در بعضى مناطق طاعون گاهى با ذاتالریه توأم مىشود و با ذاتالریه و داتالجنب واگیر شباهت زیادى پیدا مىکند. در گوسفند و بز نشانی ها و جراحاتى نظیر آنچه در گاو ذکر شد تولید مىگردد ولى ظاهراً بیمارى به سهولت از این دامها به گاو انتقال حاصل نمىکند (1، 18، 36)
در کالبدگشایى آثار مهم بیمارى در دستگاه گوارش، بینى، فرج و مهبل دیده مىشود که تشابه زیادى به جراحات مخاط دهان دارد (40).
5 - طاعون نشخوارکنندگان کوچک
عامل این بیمارى شباهت زیادى به عامل طاعون گاوى دارد، علائم ایجاد شده هم شباهت زیادى دارد. پس از یک دوره کمون 5 تا 6 روزه حیوانات مبتلا تب، اروزیون مخاط دهان، اسهال، ذاتالریه و احتمالاً اروزیون ناحیه فرج یا غلاف قضیب و سقط را نشان مىدهند. در بز تلفات تا 95% و در گوسفند کمى کمتر است (18، 29).
ب - ضایعات میکروسکوپیک
همانند سایر پارامیکسوویروسها، در موربیلى ویروس هم تشکیل سنسى سیوم (سلولهاى غولپیکر چند هستهاى) یک پاسخ معمولى است گنجیدگی هاى سیتوپلاسمى اسیدوفیل منظمى تشکیل مىشود و اعتقاد بر آن است که این گنجیدگی ها، مکانهاى سنتز ویروسى را مشخص مىکنند و دیده شده که حاوى نوکلئوکپسیدهاى قابل تشخیص و پروتئینهاى ویروسى هستند. موربیلى ویروسها همچنین مىتوانند ایجاد گنجیدگى داخل هستهاى هم بنماید، اگرچه مشخص نیست که آیا هسته سلول نقشى در تکثیر ویروس ایفا مىکند یا خیر.
بطورکلى این ویروسها به بافت لمفاوى (غدد لمفاوى، لوزهها، طحال) و پوششى (بافت اپیتلیوم دستگاه تنفسى، ادرارى تناسلى، مخاط معده و روده، پانکراس و پوست) علاقه زیادى دارند و بعضاً دستگاه اعصاب مرکزى را مورد هجوم قرار مىدهند.
شکل 3-3 : گنجیدگی هاى داخل سیتوپلاسمى و هستهاى در سلولهاى برونش
شکل 4-3 : دژنرسانس شدید شبکیه در بیمارى سگهاى جوان (40).
شکل 5-3 : ایجاد واکوئل و گنجیدگى داخل سیتوپلاسمى در سلولهاى آستروسیت دستگاه عصبى ناشى از بیمارى سگهاى جوان (40).
در مورد بافت پوششى معمولاً تنها موجب اروزیون شده و به لایهاى پائینتر از غشاء پایه صدمهاى وارد نمىشود، مگر آنکه عفونتهاى باکتریایى دخالت کنند. همچنین موجب هجوم سلولهاى آماسى به زیر بافت پوششى مىگردند. در اندامهاى مختلف لمفاوى از مرکز فولیکول ایجاد نکروز کرده و تخلیه سلولهاى لمفاوى هم دیده مىشود. در دستگاه عصبى عوارض عفونت عبارتند از مننژیت، دمیلینه شدن، پرواسکولار کافینگ و هجوم سلولهاى تک هستهاى به همراه گنجیدگی هاى داخل سلولى که در سلولهاى مختلفى مشاهده شده است (29، 40، 43) در مطالعهاى که بر روى فکهاى مبتلا به دیستمپر انجام گرفته دژنرسانس و نکروز شدیدى در ناحیه قشر مغز دیده شده است و این در حالى است که در سگها اینحالت ایجاد نمىشود.
در بیمارى دیستمپر و طاعون نشخوارکنندگان کوچک پنومونى انترستیشیال با تزاید تیپ II پنوموسیتها، تشکیل سنسیشیا و اپیتالیزاسیون آلوئلهافقط معمول مىباشد که غالباً به عفونتهاى ثانویه منتهى مىگردد (20، 41).