هوالفتاح العلیم
بسم رب ّ المهدی عج
اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش
نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش
به دیدارقبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش
به دنبال قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش
همان لحظه که به احوالش از نوا رفتی یاد ما هم باش
کنار قبر ابوالفضل با وفا رفتی یاد ما هم باش
سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یاد ما هم باش
برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش
شدی محرم در مراسم حج یا صفارفتی یاد ما هم باش
به هرجا رفتی برو مهدی هر کجا رفتی یاد ما هم باش
*****
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
دعا کردی از برای فرج التماس دعا یاد ما هم باش
نماز حاجت که میخوانی از برای فرج یاد ما هم باش
به جای ما هم زیارت کن عمه ات را در کنج ویرانه
بزن بوسه جای ما روی قبر عباس و اکبر و اصغر
شب جمعه کربلا رفتی یادما هم کن چون زدی بوسه
بغل کردی قبر مادر را جای ما هم او ار زیارت کن
زیارت نامه که میخوانی در کنار آن تربت خاموش
مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر مادرت زهرا
به یاد این نوکر درب آستان رفتی یاد ماهم باش
**********************
همه جا بروم به بهانه تو
که مگر برسم در خانه تو
همه جا دنبال تو می گردم
که تویی درمان همه دردم
یا ابا صالح مددی مولا
نشوم به جز از تو گدای کسی
بی ولای تو من نکشم نفسی
که تو لیلای من مجنونـــــی
همه هستی من دلخونــــــی
یا ابا صالح مددی مولا
اگرم نبود دل لایق تو
نظری که دلم شده عاشق تو
به خدا هستی همه هستم
به تو دل بستم به تو دل بستمیا ابا صالح مددی مولا
دل خود زده ام گره بر در تو
چه شود که رسم بر محضر تو
من نا قابل به تو دل بستم
نکشی دامان خود از دستم
یا ابا صالح مددی مولا
نشوم به جز از تو گدای کسی
بی ولای تو من نکشم نفسی
که تو لیلای من مجنونـــــی
همه هست من دلخونــــــی
یا ابا صالح مددی مولا
**************
شده صبح جمعه من و تو دل گرفتار روی ماهت شد .
اسیر آن خال هاشمی و مستمند نیمه نگاهت شد .
کدامین صحرا تو خیمه زدی تا که آواره سوی آن باشم .
گدای دلخسته را بنگر سائل خاک خیمه گاهت شد .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو کی شود یارم از سفر آیی .
سحر خیز کعبه دل من شمع محفل من ، کی ز در آیی .
به گرمی دست با کرمت آشنایم کن، مبتلایم کن .
به پیش چشم گدای غریب می شود آیا جلوه گر آیی .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو ای نگار دلم با وفا مهدی .
دلم خواهد همره ره تو شوم تا دیار آل عبا مهدی .
بگیری دست مرا ببری تا قدمگاه کوثر نیلی .
مرا در آن کوچه های جفا با غمت سازی آشنا مهدی .
سحر خیز تربت مادر اذان گوی غربت مادر یا ابا صالح .
اسیر دردم نما مهدی
بیابانگردم نما مهدی
یا ابا صالح .
شده صبح جمعه من و تو دل گرفتار روی ماهت شد
اسیر آن خال هاشمی مستمند نیمه نگاهت شد کدامین صحرا تو خیمه زدی تا که آواره سوی آن باشم
گدای خسته را بنگر سائل خاک خیمه گاهت شد
نصیب ما شد پریشانی
شدم همچو تو بیابانی
ابا صالح یا ابا صالح
شده صبح جمعه من وتو کی شود یارم از سفر آیی
سحر خیز کعبه دل من شمع محفل من کی ز در آیی
به گرمی دست باکرمت آشنایم کن مبتلایم کن
به پیش چشم گدای غریب می شود آیا جلوه گر گردی
بگو هستی در کجا مهدی
به جان زهرا بیا مهدی
یا ابا صالح یا ابا صالح
*********************************************